پرسپولیس نمایش متفاوتی نسبت به تمام بازی‌ها مقابل فولاد داشت و در نهایت هم شکست خورد.

پرسپولیس مثل آب خوردن قهرمان نمی‌شود!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، دومین شکست پرسپولیس در لیگ جاری، زنگ خطر جدی برای این تیم و هوادارانش بود که پیش‌تر تصور می‌کردند برای قهرمانی در لیگ بیست و دوم کار چندان سختی را پیش رو ندارند. بله آن‌ها اشتباه کردند و حالا گرمای نفس سپاهان و حتی گل‌گهر و استقلال را پشت گوش شان احساس می‌کنند. اینک پرسش این است که چه شد قرمزهای پایتخت در فولاد آره‌نا باختند؟

در ابتدا باید تکلیف‌مان را مشخص کنیم که نقد ما بر پایه نتیجه پایانی حک شده روی اسکوربورد است یا آنچه در طول ۱۰۰ دقیقه زمان بازی رخ داد؟ اگر اولی باشد که باید حقیقتا از واژه "کم‌شانس" برای پرسپولیس استفاده کرد. یک صحنه مشکوک به خطای پنالتی که اکثریت کارشناسان داوری در "ورزش سه"، اعتقاد به برخورد پای بازیکن فولاد به مهاجم پرسپولیس را داشتند و اگر موعود بنیادی‌فر هم چنین عقیده‌ای داشت، شاید با گل شدن آن پنالتی، باید در مورد چرایی تساوی می‌نوشتیم. البته شاید هم توپ گل نمی‌شد؛ درست شبیه به نخستین باخت قرمزها برابر تراکتور که آنجا ترابی یک پنالتی را خراب کرد. همین جزئیات است که فوتبال را اینچنین دیوانه‌وار غیر قابل پیش‌بینی می‌کند، حتی بعد از پایانش!

منهای آن صحنه ویژه، پرسپولیس در دقایق پایانی چند موقعیت بسیار خوب را داشت که شیخ و پورعلی‌گنجی موفق به گشودن دروازه فولاد نشدند. این موقعیت‌ها مقابل تنها یک موقعیت جدی فولاد بود که روی اشتباه عجیب بیرانوند در خروج حاصل شد و گولسیانی روی خط دروازه توپ را برگرداند. پس منصفانه اگر تنها ملاک‌مان نتیجه باشد، حقیقتا باید از صفت بدشانس و کم اقبال از هر حیث، برای پرسپولیس استفاده کنیم.

اما در مورد عملکرد ۱۰۰ دقیقه‌ای در طول بازی چطور؟ فولاد در قالب تیمی که (دست کم تا این هفته) در کورس مدعیان درجه یک جام نیست و احتمالا ادعایی هم در این باره نخواهد داشت، می‌دانست چه می‌خواهد. آن‌ها حتی به تساوی بدون گل هم راضی بودند. مهم‌ترین نقشه‌شان خراب کردن بازی و زوج‌سازی قرمزهای تهران روی زمین بود و به هر نحوی و شکلی در این کار کاملا موفق بودند. این برد و این سبک و شکل بازی به هیچ عنوان اتفاقی و غافلگیر کننده برای یحیی و تیمش نبود. آن‌ها فصل گذشته در سوپر جام هم تقریبا به همین منوال بازی را به تیم نکونام واگذار کردند.

فولاد می‌دانست چه می‌خواهد؛ برایش همان یک موقعیت کافی بود تا روی پوشش ندادن تورس، به گل برسد. شاید خیلی از هواداران پرسپولیس از بازی علی نعمتی به‌عنوان یک دفاع چپ رونده و موقعیت‌ساز راضی نباشند اما در صحنه دریافت گل، علی نعمتی با یک یار مستقیم حریف، من تو من کرد ولی تعلل دیگر بازیکنان موجب شد تا تورس را تنها بماند و این اسپانیایی نشان دهد چه ضربه‌زن قهاری است.

پرسش اصلی که باید گل‌محمدی به آن پاسخ شفاف و روشن بدهد این است؛ چرا پرسپولیس دقیقا همانگونه بازی کرد که فولاد انتظارش را داشت؟ اینکه صراحتا می‌گوید هر دو تیم فوتبال بازی نکردند، خودش اعتراف به بد بودن است. فولاد سبکش همین است، اما چرا پرسپولیس موفق نشد خودش باشد؟ اگر هر حریفی بخواهد این فوتبال را ولو با سر و صدا و اعتراض کنار زمین تکرار کند، یحیی باید تسلیم شود؟ در اینکه فولاد در نیمه دوم، بالاتر از حد استاندارد فوتبال ما، به هر نحوی وقت کشی کرد بحثی نیست و همین اتلاف‌های پر تعداد هرگز اجازه فرم‌دهی بازی را به قرمزها نداد که این یعنی ضعف پرسپولیس در اجرای پلن بی.

قرمزها تا قبل از دقیقه ۹۰ روی کارهای ترکیبی، چند موقعیت خوب ایجاد کردند؟ منهای نفوذ عالی و کار شده ترابی در دقیقه ۹۶ و ضربه سر خطرناک پورعلی‌گنجی روی ارسال عالی این بازیکن، پرسپولیس ۱۰۰ دقیقه بی‌شباهت به خودش در موقعیت‌سازی بود. آن‌ها مالک توپ و زمین بودند. پاس‌های سه برابری بیشتری نسبت به فولاد دادند، اما چه شباهتی به نیمه دوم بازی با ذوب آهن داشتند؟ در آن بازی هم ذوب همه راه‌های نفوذ را بسته بود، اما پرسپولیس چه روی زمین چه از راه سانتر و ایستگاهی آن‌قدر موقعیت ساخت که یکی از آن‌ها گل شد و در ادامه هم داور پنالتی قرمزها را نگرفت و چند موقعیت عالی را از دست دادند با این وجود آن‌قدر خوب بودند که زورشان توامان به حریف و شانس و اشتباه داوری رسید.

شاید توقع زیادی باشد و شاید هم نگاه کمال‌گرایانه، اما با توجه به نبود کمک داور ویدئویی و اعتراضات مدام به داوری، پرسپولیس مجبور است همانند دیدار با ذوب آهن، زورش به همه برسد. این واقعیتی است که در شب بازی با فولاد آن‌ها با پوست و گوشت خود احساس کردند. فارغ از اینکه حقیقتا پای مدافع فولاد به زانوی مهاجم قرمزها خورد یا نه، آن‌ها باید بپذیرند که قرار نیست همیشه همه چیز بر وفق مرادشان باشد.

پرسپولیس اگرچه کماکان صدرنشین لیگ برتر است، اما اگر قرار باشد با همین کم و کاستی‌های موجود به مسیرشان ادامه دهند، آن وقت باید جدا نگران از دست رفتن جام باشند.

رقیبی به نام سپاهان با مربی‌ای توانا و بازیکنانی بزرگ پشت‌ سرشان حرکت می‌کند و قطعا با توجه به فاصله کم رقبا، شاید در نهایت یک امتیاز در پایان لیگ، قهرمان را مشخص کند. یعنی یک باخت یا یک تساوی بی‌موقع، تاوانش از دست دادن یک جام باشد. یا مشابه اتفاقی که در سال اول حضور برانکو رخ داد و آن‌ها بخاطر تفاضل گل به جام نرسیدند.

پرسپولیس در زمین سخت فولاد که حریف از همه ابزار موجودش برای خراب کردن بازی حریف مدد جست، خوب فهمید که از دست دادن شاه مهره‌ای مثل لوکادیا چه تاوان سختی دارد. این کمبود دیده می‌شود چون؛ شیخ با اوجش فاصله بسیاری دارد. مهدی عبدی قصد بازگشت ندارد. عیسی حتی در تمرینات هم نتوانسته به مرز آمادگی ۵۰ درصدی خود برسد . طبیعتا وقتی در زمین فولاد و حریفانی از جنس فولاد، بدون مهاجم تخصصی وارد زمین می‌شوی تاوان سختی را پس خواهی داد.

شاید پریرای برزیلی مهاجم جدید آن‌ها بتواند برگ برنده یحیی در ادامه این مسیر سخت و دشوار باشد. همان آب رفته‌ای که در زمین فوتبال می‌شود آن را برگرداند. اگر این بازیکن از همان روز نخستی که در ترکیب قرار گرفت، شبیه لوکادیا عمل کند، آن وقت پرسپولیس نفس راحتی خواهد کشید، اما اگر بنا به هر دلیلی، هماهنگ شدنش با لیگ ایران و سایر بازیکنان زمان‌بر شود، آن‌گاه شاید در پایان فصل، قرمزها حسرت روزهایی را بخورند که به اندازه کافی زمان برای آوردن جانشین لوکادیا داشتند، اما دست کم تا هفته هجدهم لیگ، وقت هدر دادند.

سرنوشت قهرمان این لیگ در گروی کمترین امتیازهاست و حتی شاید تفاضل گل و در اینجا هر اشتباهی همسنگ یک حسرت ابدی می‌شود؛ چه برای قرمزها چه سپاهان و سایر مدعیان. این حرف یادتان باشد تا آخرین سوت هفته سی‌اُم لیگ بیست و دوم.