نقشه شوم و کثیف دختر جوان برای عمویش! / دختر جوان هنوز در شوک است!
دختر جوان خود را سراسیمه به خیابان رساند و بعد از مکثی کوتاه شروع به داد و فریاد کرد و از مردم خواست به او کمک کنند.
مهناز در حالی که اشک میریخت به سمت خانه ویلایی شماره 18 اشاره کرد و برای نجات عمویش درخواست کمک کرد. یکی از همسایهها وارد خانه شد و پس از ورود به داخل ساختمان با جسد غرق در خون مرد همسایه روبهرو شد.
خود را به تلفن رساند و موضوع را به پلیس گزارش داد. دقایقی بعد گشت کلانتری خود را به محل قتل رساند. مامور جوان پس از بررسی محل جنایت و تائید گزارش قتل، ماجرا را به قاضی جنایی گزارش کرد.
عقربههای ساعت 11 شب را نشان میداد که اپراتور پلیس آگاهی با سروان میری تماس گرفت و از قتل خبر داد. سروان میری هم با یادداشت آدرس محل قتل، راهی آنجا شد تا معمای جنایتی دیگر را در پایتخت فاش کند.
خیابانها خلوت بود و کمتر از نیم ساعت به آنجا رسید. خودروی پلیس و پزشکی قانونی در مقابل خانه ویلایی پارک بود و با وجود سرمای هوا، اهالی در محل جمع شده بودند و تحقیقات ماموران را زیر نظر داشتند.
سروان با نشان دادن کارت شناسایی وارد ساختمان شد. در میان حیاط گلکاری شده، ساختمان دو طبقهای قرار داشت که نمای آن از سنگهای گرانقیمت بود.
جسد مقتول در میان سالن پذیرایی روی زمین افتاده و پزشک جنایی در حال معاینه آن بود.
افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و در گزارش خود گفت: مقتول به نام منوچهر از تاجران سرشناس خشکبار است. او پس از جدایی از همسرش دیگر ازدواج نکرده و به تنهایی در اینجا زندگی میکرد. البته او مرد خوشگذرانی بود و هر شب در خانهاش مهمانی برگزار میکرد. امشب برادرزاده مقتول برای دیدن عمویش به اینجا میآید و متوجه باز بودن در ورودی میشود. ابتدا تصور میکند عمویش دوباره مهمانی گرفته، اما وقتی خانه را ساکت میبیند، به موضوع مشکوک شده و سراسیمه وارد ساختمان میشود. با دیدن پیکر غرق در خون منوچهر به خیابان میآید و از اهالی درخواست کمک میکند. همسایهها با حضور در خانه متوجه مرگ او شده و موضوع را به ما اعلام کردند. البته دختر جوان در شوک است و هنوز نتوانستیم بخوبی از او تحقیق کنیم.
انگیزه قتل چه بوده است؟
به نظر میرسد سرقت بوده است. گاوصندوق در اتاق خواب در طبقه بالا باز بود و محتویاتش سرقت شده است. البته ماموران در بازرسی حیاط با کیسهای روبهرو شدند که داخل آن سند و پول بود. احتمال میدهم سارق نتوانسته آنها را از خانه خارج کند. به همین دلیل در گوشهای از حیاط مخفی کرده تا در فرصت مناسب آن را با خود ببرد.
کارآگاه سپس به بررسی جسد پرداخت. ضربهای سنگین به سر مقتول وارد شده بود. در کنار جسد مجسمهای از برنز بود که رد خون روی آن دیده میشد. به نظر میرسید مقتول را با آن به قتل رساندهاند.
پزشک جنایی پس از معاینه جسد گفت: سه ساعت از زمان قتل میگذرد. ضربه محکمی به پشت سر وارد شده که همین ضربه باعث مرگ آنی مقتول شده است. آثار درگیری بر بدن مقتول دیده نمیشود و به احتمال قوی غافلگیر شده است.
سروان به بررسی خانه پرداخت و تمام وسایل سرجایش بود و آثاری از درگیری دیده نمیشد. فقط در یکی از اتاقها گاوصندوقی بود که در آن باز بوده و چند برگه مقابلش روی زمین افتاده بود.
چیدمان اتاق نشان میداد این اتاق دفتر کار مقتول بوده است.
کارآگاه سپس به تحقیق از مهناز پرداخت. دختر جوان که حالش بهتر شده بود درباره قتل گفت: امشب قرار بود برای گرفتن یک برگه چک ضمانت به خانه عمویم بیایم. وقتی به اینجا رسیدم در نیمه باز بود. فکر کردم باز عمویم مهمانی گرفته، اما چراغها خاموش بود و صدایی نمیآمد. شک کردم و خود را به ساختمان رساندم. وقتی چراغ را روشن کردم با عمویم در حالی که روی زمین افتاده بود روبهرو شدم. او با انگشت به سمت پنجره باز پذیرایی اشاره کرد. سریع خودم را به خیابان رساندم و درخواست کمک کردم، اما دیر شده و عمو منوچهر جان باخته بود.
وقتی وارد خانه شدید، متوجه مورد مشکوکی نشدید؟
سایهای را کنار دیدم. فکر کردم گربه است و جدی نگرفتم، اما حالا احساس میکنم سایه انسانی سیاهپوش بود.
عمویت با کسی مشکل داشت؟
نه او رابطه خوبی با دوستانش داشت و همیشه اینجا مهمانی میگرفت. چند بار به او گفتم هر کسی را به خانه راه نده، اما گوشش بدهکار نبود. آخر هم بر سر همین رفت و آمدها قربانی سرقت شد.
سروان پس از بررسی صحنه قتل و اظهارات مهناز پایان تحقیقات را در محل اعلام کرد. هنگام خروج از خانه دستور بازداشت مهناز را به عنوان قاتل صادر کرد.
پاسخ معمای قتل در ساختمان یاس
سروان میری با اشاره به دلیل زیر همسر مقتول را به عنوان قاتل معرفی کرد.
همسر مقتول مدعی شد قاتلان با شکستن شیشه در بالکن وارد خانه شدند. در صورتی که ادعای او صحت داشت، شیشههای شکسته باید داخل خانه میریخت. سروان در بررسی محل قتل متوجه شد خرده شیشهها داخل بالکن ریخته و فردی از داخل خانه شیشه را شکسته است.
در مسابقه شماره گذشته 2108 نفر شرکت کرده بودند که 427 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخهای صحیح حسن معماریزاده از رشت و مریم محمدزاده حسین از اردبیل به قید قرعه برنده شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید