اصلاح‌طلبان به فرافکنی عادت کرده‌اند و هر زمان که نتیجه انتخابات باب میلشان نمی‌شود، دست به اتهام‌زنی می‌زنند و می‌خواهند فضا را متشنج کنند.

اصلاحات علیه اصلاحات
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: جبهه اصلاحات ایران روز گذشته در بیانیه‌ای تندترین مواضع را اتتخاذ کرد و عملا سعی کرد هرگونه عرف سیاسی را کنار بزند و ساختار انتخاباتی در جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد؛ کاری که اصلاح‌طلبان به آن عادت کرده‌اند و هر زمانی که نتیجه دلخواه‌شان حاصل نمی‌شود، با فریادکشیدن‌های سیاسی و متشنج‌کردن فضا، ناکارآمدی و پایین بودن مقبولیت و محبوبیشان را توجیه می‌کنند. در بیانیه اخیر نهاد اجماع‌ساز یا همان جبهه اصلاحات ایران آمده است: « ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مهندسی‌شده‌ترین انتخابات ریاست جمهوری ایران با کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به سرانجام رسید و اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و حتی اصولگرایان معتدل و دیگر جریان‌های منتقد وضع موجود، نامزدی در صحنه نداشتند. تا چند روز قبل از روز رای‌گیری معلوم نبود چه کسانی قرار است رقابت کنند و جریان‌های سیاسی شناخته‌شده از چه کسانی حمایت می‌کنند. مهندسان انتخابات، صحنه را به شکلی سامان دادند که مشارکت حداکثری شکل نگیرد و در هر شرایطی نامزد مورد نظر آنان به پیروزی برسد. قدرت‌طلبان با تفسیرهای اقتدارگرایانه از قانون اساسی و با سلطه بر نهادهای حاکمیتی و با ردصلاحیت گسترده نامزدهای رقبا، صحنه‌ای ساختند که منجر به تحقق خواستشان و قهر اکثر شهروندان با انتخابات شد. بخش بزرگی از شهروندان ایران به صحنه‌آرایی خطرناکی که در این انتخابات شده بود به حق معترض بودند. گروهی به‌دلیل عدم حضور نامزد مطلوب خود، در یک حرکت اعتراضی و برای رسمیت ندادن به این صحنه‌آرایی، در انتخابات شرکت نکردند و گروهی با حفظ ماهیت اعتراضی رای‌شان و به امید تغییر صحنه، در چند روز آخر، از تنها نامزد متفاوت موجود حمایت کردند. علی‌رغم تفاوت تحلیل و تصمیم، هر دو گروه هدفی ایران‌دوستانه داشتند».

این بیانیه سراسر از نفرت‌پراکنی در حالی است که وزارت کشور دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان انتخابات این دوره را برگزار کرد و نمی‌توانند ادعا کنند که آمار و ارقام خلاف واقع است و بر اساس همین آماری که وزارت کشور اعلام کرده است، عبدالناصر همتی، نامزد مورد حمایت نیروهای اصلاح‌طلب، کمتر از سه میلیون رأی و حتی کمتر از آراء باطله رأی آورد. از سوی دیگر لیست شوراهای اصلاح‌طلبان که با حمایت مستقیم محمد خاتمی مواجه شد هم نتوانست هیچ توفیقی به دست آورد. همه اینها نشان می‌دهد که مهم‌ترین مشکل اصلاح‌طلبان نداشتن پایگاه اجتماعی است که حتی اگر تمام نامزدهای اولیه آنها هم تأییدصلاحیت می‌شدند، بازهم بسیار بعید بود که بتوانند رأی بیاورند.

علاوه بر این عدم هر گونه واکنش از سوی جامعه به همین بیانیه اخیر هم نشان می‌دهد وضعیت اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه مانند گذشته نیست و آنها در اتاقی در بسته و به دور از واقعیات موجود جامعه اقدام به بیانیه‌نوشتن می‌کنند.

افزون بر همه این‌ها اختلافات چند وقت اخیر اصلاح‌طلبان به خوبی نشان می‌دهد صدای واحدی از نیروهای این جبهه سیاسی به گوش نمی‌رسد؛ برای مثال همین چند روز پیش بود که سعید حجاریان در توئیتی نوشت: «اصلاحات صندوق‌محور مُرد اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود. آیا مرگ به علت کهولت سن بوده است یا می‌توان ردپای قاتل یا قاتلانی را پیدا کرد؟»

این توئیت حجاریان با واکنش‌های خود اصلاح‌طلبان روبه‌رو شد به نحوی که حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگو با سایت جماران در واکنش به حجاریان گفت: «اصلاح‌طلبی نمی‌میرد ممکن است افراد جابه جا شوند. الان بهزاد نبوی از کارگزاران جلوتر است». مرعشی مدعی است که منظور حجاریان از قاتل اصلاحات بهزاد نبوی است و می‌گوید که منظور حجاریان خاتمی نیست زیرا «او خاتمی را در این حد نمی داند».

یا صادق جوادی‌حصار از اعضای حزب اعتماد ملی به تندی به حجاریان تاخته و گفته است: « اگر  اینک کالبد بی جان اصلاحات  روی میز تشریح  است ، دلیلش تجویزهای نادرست ، نابهنگام و تغذیه نامناسبی است که پزشکان مدعی تخصص در این حوزه از جمله خود آقای حجاریان انجام دادند  و موجب شدند که وضعیت عمومی این بیمار روز به روز بدتر شد تا جایی که به قول دیگر ایشان باید دفن شود... اگر قرار به تشریح جنازه اصلاحات است، اول باید دید که چه کسانی این بیمار را مدیریت کرده و چه داروهایی برایش تجویز کرده بودند. اگر قرار به کالبد شکافی جنازه است، پرونده تیم پزشکی بیمار هم باید بررسی شود. تیمی که عده‌ای از آنان بیش از بیمار و مقاومت بدنی او مقصر هستند. کسانی که یک روز می‌گویند تقلب شده و مردم را از صندوق رای ناامید می‌کنند اما  مدتی بعد به عنوان پزشک متخصص ، می‌گویند که تقلبی در کار نبوده و تشخیص ما اشتباه بوده است! مثل اینکه بعد از کندن دل و روده بیمار  بگویند بیمار سرطان  روده نداشته تومور مغزی داشته است  . لذا بعد از آنکه دل و روده آن را دور انداخته‌ایم باید سراغ مغر آن برویم! با همین رویکرد است که هم خود بیمار را زمین‌گیر و فلج نموده  و هم اطرافیان او یعنی مردم را دچار سردگمی کردند».

همه اینها نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان میان خود چنان اختلافات بی‌شماری دارند و حتی نمی‌دانند چه موضعی باید اتخاذ کنند که برای برشمردن مقصر دیگر نوبت به حاکمیت و مردم نمی‌رسد.