آیا موج حمایت از نامزدی ظریف به راه خواهد افتاد؟

کدخبر: 73278

محمد جواد ظریف چند باری گفته که نامزد انتخابات نخواهد شد، اما زمانه آبستن هزار ماجراست!

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مصطفی صادقی: تیتر‌این یادداشت حتما برداشت‌هایی در همان ابتدا برای هر مخاطبی ایجاد خواهد کرد. برخی شاید فکر کنند یک اصلاح طلب به تبلیغ محمد جواد ظریف پرداخته است. برخی شاید آن را یک بازارگرمی رسانه‌ای برای کلیک خوردن مطلب بدانند برخی هم شاید آن را یک مطلب سفارشی تصور کنند. اما اجازه دهید تا انتها حرف‌ها را بشنویم و آنگاه درباره این تیتر و محتوای مطلب نظر دهیم.

اول: تا همین چند وقت پیش و شاید برای برخی‌های دیگر تا همین حالا حرف این باشد که اساسا چرا باید در انتخابات شرکت کنیم. خروجی انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ چه بوده است. برخی حتی به دلخوری‌هایی از سال ۸۸ اشاره می‌کنند و برخی دیگر حتی عقب‌تر می‌روند و خروجی انتخابات ۷۶ را گواه می‌گیرند.

آن‌ها با اصل انتخابات به مشکل خورده اند. نگارنده این طیف را در دو بخش «جامعه» و «هدایتگران و بازیگران سیاسی» تقسیم کرده و حساب هر کدام را از هم جدا و البته در نهایت مربوط به هم می‌دانم.

یک بخش از این طیف مردمی هستند که می‌گویند رای ما نتیجه‌ای که می‌خواستیم را ایجاد نکرد. خصوصا آن‌ها که در وضعیت فعلی و در دوران حسن روحانی ضربه بیشتری را خورده اند چه آن‌ها که سیاست دغدغه اشان است و چه آن‌ها که معیشت.

آن‌ها فعلا یا راضی نشده اند که رای بدهند یا اینکه به تازگی در دوراهی رای دادن یا ندادن قرار گرفته اند.

اما به «هدایتگران و بازیگران سیاسی» می‌رسیم. آن‌هایی که همچنان می‌گویند دیگرپای صندوق رای نمی‌روند و یا آن‌هایی که به تازگی باز به این ایده رسیده اند که همچنان تنها راه صندوق رای است. نامه دوم موسوی خوئینی‌ها را نشانه‌ای می‌گیرم برای دعوت این تصمیم ساز اصلاح طلب به جهت متقاعد کردن این طیف از تصمیم سازان { صد البته که او کارکرد‌هایی دیگری را هم از این نامه مدنظر داشته است}.

حالا باید کسی باشد که این طیف را هم در بخش «جامعه» و هم در بخش «هدایتگران و بازیگران سیاسی» راضی به رای دادن کند .اینکه آن‌ها که راضی شده اند را تبدیل به کنشگران و مبلغانی کند که خود طیف‌های دیگر جامعه و سیاست را که به هر دلیلی منزوی شده و زاویه نشینی پیشه کرده اند به میانه میدان بیاورند. بیایند که رای دهند. چرا رای دهند؟ خواهم گفت.

دوم: اصلا فرقی می‌کند که چه کسی رییس جمهور شود؟ حسن روحانی باشد یا محمود احمدی نژاد؟ رییسی باشد یا محمد باقر قالیباف؟ ظریف باشد یا علی لاریجانی؟ پرسش بسیار مهمی است. همه چیز هم باز می‌گردد به همان نکته‌ای که در ابتدای مطلب گفته شد: «خروجی».

اجازه بدهید به شکل دیگری ماجرا را نگاه کنیم: اگر از بحث و جدل‌های سطحی بگذریم سوال این است که واقعا اگر در سنوات قبلی به غیر از افرادی که رییس جمهور شدند فرد دیگری که از حاضران میدان بوده رییس جمهور می‌شد تفاوتی نداشت؟ مثلا اگر در سال ۹۲ سعید جلیلی رییس جمهور می‌شد یا در سال ۹۶ ابراهیم رییسی به پاستور می‌رفت اوضاع مانند امروز بود؟ قطعا نبود. البته خوب یا بدش منظور این چند جمله نیست و نگارنده تعریضی به افراد مورد اشاره ندارد.

حالا این‌ها معنایش این است که مثلا محمد جواد ظریف رییس جمهور خوبی است و همگی باید به او رای دهیم؟ خیر!

راقم این سطور بر این باور است که اگر یک قطب قوی و جاذب در انتخابات باشد حتما همه اضلاع ضعیف، نحیف‌تر شده و یک قطب قوی مقابل آن قطب نخست رخ نمایی خواهد کرد. به یک معنا اگر یک سر قطب جذاب و جاذب باشد، طرف مقابل هم انا رجل‌های کذایی را به کناری خواهد گذاشت و روی قطب قوی از همان ابتدا سرمایه گذاری خواهد کرد. در چنین شرایطی دیگرانتخابات محل شنیدن شعر‌هایی مانند «ما گل‌های خندانیم ...» یا مشاهده نمک ریختن‌های فرد شوخ طبعی مانند غرضی نخواهد بود. چنین آوردگاهی حتما انتخابات را جدی و محل حساب پس دادن و شنیدن حرف‌های حساب خواهد کرد.

سوم: برخی هم هستند که از همین حالا انتخابات پیش رو را یک شب نشینی ساده با نتیجه معلوم به صرف میوه وشیرینی می‌دانند. متاسفانه این افراد فراوانی بیشتری در جناح اصولگرا دارند که از همین حالا خود را برنده انتخابات می‌دانند. آن‌ها می‌گویند مردم از اصلاح طلبان دلسرد شده اند. عملکرد بد روحانی و خروجی ضعیف شورا‌ها و شهرداری دیگر میلی برای شرکت آن‌ها در انتخابات نگذاشته است.

این خطرناک‌ترین خیالات ممکن است؛ هم برای خودشان هم برای مملکت.

اینکه چرا برای خودشان خطرناک است دلایل متعددی دارد، اما در یک جمله کافی است انتخابات سال ۹۲ را به یاد بیاورند. شاید در همین فاصله زمانی تا انتخابات بود که یکی از آن سه اصولگرا که آن ائتلاف کذایی را انجام داده بودند به میان رسانه‌ها آمد و پیروزمندانه اعلام کرد که ما سه نفر ائتلاف کرده ایم و ۶۰ درصد آرا را بر اساس نظرسنجی‌ها در اختیار داریم. فرجام آن انتخابات هم که یادمان هست. چند ماه بعد دسته جمعی بلند شدند رفتند پاستور، نماز جماعت را به امامت حسن روحانی در نمازخانه ساختمان ریاست جمهوری خواندند!

اما واقعا مهمتر از آن‌ها، این تفکر برای مملکت خطرناک است. آخر این قدرت چه طعمی دارد که برخی خرسند از اینکه بخشی از مردم دیگر میلی به رای دادن ندارند، دانه‌های تسبیح را به شکر می‌چرخانند با این تحلیل که «چه خوب اگر آن‌ها می‌آمدند نامزد ما قطعا رای نمی‌آورد!»

خطرناک است از این جهت که وقتی رییس جمهوری با اقلیت آرا انتخاب شود دیگر چه خبر از جمهور؟ چه خبر از آنچه اکثریت می‌خواهند؟ آن وقت آن رییس جمهور که نماینده اقلیت است چگونه می‌تواند بر دل‌های اکثریت ورود پیدا کند و اصلا با چه رویی به مردم کشورش نگاه کند. به اکثریتی نگاه کند که از درد روزگار حاضر نشده اند پای صندوق رای بروند. نه! این فرد هرگز نمی‌تواند رییس جمهور خوبی باشد و اساسا چنین رییس جمهوری شایسته جمهوری اسلامی نیست. صادقانه این است که بگوییم سیاست ورزانی که می‌خواهند از این رهگذر به ساختمان ریاست جمهوری برسند یا اطرافیانی که چنین وسوسه‌هایی را در گوش برخی شخصیت‌های محترم زمزمه می‌کنند که از این راه می‌توان به پاستور رسید قدرت طلبان نامحترمی هستند. کسانی که کیسه‌های خطرناکی برای آینده آماده کرده اند. باید از این افراد و قدرت گرفتنشان هراس داشت. 

خوب حالا چرا باید محمد جواد ظریف نامزد انتخابات شود؟

در‌میان افراد موجود در سمت اصلاح طلبان نام‌هایی متعددی شنیده شده است. افرادی مانند محمد رضا عارف، اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی، مسعود پزشکیان و ... با حفظ احترام برای این افراد، نگارنده، اما معتقد است باید فردی از این جناح وارد میدان شود که

اولا: کسانی که با گرایش اصلاح طلبی نمی‌خواهند رای بدهند یا دلسرد شده اند را راغب به رای دادن و حضور در صحنه کند و البته چنین موجی در جناح مقابل هم موج سنگین تری ایجاد خواهد کرد و موجب خواهد شد میل به رای دادن در جمعیت بیشتری حاصل شود. یک انتخابات تمام عیار .

دوما: نامزدی اش موجب شود در جناح مقابل فردی قوی‌تر وارد میدان شود. به یک معنا اگر اصلاح طلبان انتخابات را واگذار کردند نامزدی از اصولگرایان رییس جمهور شود که تجربه سال ۸۴ تکرار نشود. واضح‌تر بگویم؛ قطبی از اصولگرایان باشد که مرکزیت داشته و تمام دوران ریاست جمهوری اش را به نبرد تن به تن با سایر اصولگرایان نگذارند.

سوما: انتخابات حداکثری را ایجاد کند که نوکیسه‌های قدرت طلب به امیال خود نرسیده و جمهوریت نظام برای چند سال قدرت اندوزی عده‌ای نابخرد به خطر نیافتد.

حالا در پایان هر کسی می‌تواند برداشت خود را از تیتر و محتوای این یادداشت داشته باشد!