تیپ متفاوت جواد عزتی این روزها در فضای مجازی سروصدای زیادی به پا کرده است و علاقه مندان به این بازیگر از استایل جدید او که شبیه مردهای مسن شده است بسیار تعجب کرده اند.

تیپ جدید جواد عزتی همه را شوکه کرد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

تصاویر جواد عزتی بازیگر خوب و توانای کشورمان که اخیرا فیلم های بسیار خوبی درکارنامه خود دارد  را درادامه می بینید . جواد عزتی متولد 20 دی 1360 است. همسر جواد عزتی مه لقا باقری نام دارد. جواد عزتی اخیرا در فیلم بسیاری زیبای زخم کاری ایفای نقش کرده است. درادامه عکسی از جواد عزتی می بینید که مشغول سیگار کشیدن است و تیپ متفاوت او دراین روزها بسیار مورد استقبال هوادارانش قرار گرفته است.

جواد عزتیمحمدجواد عزتی متولد۲۰ دی ۱۳۶۰ بازیگر اهل ایران و فارغ التحصیل تئاتر از هنرستان سوره است. جواد عرتی با مه لقا باقری ازدواج کرده و متاهل است.

جواد عزتی کارش را با اجرای تئاتر های خیابانی شروع کرده است. خودش میگه  تقریبا هیچ بوستانی در تهران نیست که در آن تئاتر خیابانی اجرا نکرده باشم. اکثر کارهای او تم طنز و اجتماعی داشته اند.

او از سال 75 بصورت حرفه ایی وارد دنیای بازیگری شده است.او ابتدا در تئاتر فعالیتش را شروع و سپس در سال 79 اولین کار تلویزیونی اش را بازی کرده است. جواد عزتی از 15 سالگی بازی در تئاتر را شروع و بدونهیچ معطلی کار کرده است.

جواد عزتی با انتشار این پست در اینستاگرام نوشت:

عجیب ترین معلم دنیا بود ، امتحاناتش عجیب تر...امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس،در خانه...دور از چشم همه

‎اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم...

‎فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم...

‎ من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم...

‎مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید،امتحان که تمام شد ، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت... چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت...این بار قرار بود حقیقت مشخص شود.

‎فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم... ‎زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست... ‎آن روز حقیقت مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم.