پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 دونالد‌ ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا با وجود ‌نظرها و هشدارهای اکابر حزب جمهوریخواه و دموکرات و برخی از سران کشورهای غربی، وزارت امور خارجه، پنتاگون و مشاورین در کاخ سفید سرانجام وعده‌ای که در زمان رقابت‌های انتخاباتی داده بود را عملی و اعلام کرد که نه‌تنها بیت‌المقدس را به‌عنوان پایتخت رژیم اسرائیل به رسمیت می‌شناسد، بلکه سفارت آمریکا را نیز به این شهر منتقل خواهد کرد. دلیل این تصمیم ‌ ترامپ این بود که قبلا تل‌آویو به وی اطمینان‌ خاطر داده بود و کشورهای عربی نیز رئیس‌جمهور آمریکا را همراهی کردند. درواقع به‌طور خلاصه می‌توان به موارد زیر به‌عنوان عواملی که منجر به اعلام تصمیم‌ ترامپ شد اشاره کرد‌:

1- با متحدان عرب آمریکا، در پشت پرده توافق‌هایی صورت گرفته است. «اسرائیل کاتز» وزیر اطلاعات و‌ ترابری رژیم‌صهیونیستی در گفت‌وگو با تلویزیون اسرائیل، از هماهنگی‌ ترامپ با رهبران کشورهای عربی پیش از امضای فرمان انتقال سفارت سخن گفت و اظهار داشت: «این هماهنگی با هدف مهار واکنش فلسطینیان صورت گرفته است؛ وابستگی و تکیه رهبران عربی به آمریکا، عامل مهمی ‌در تعیین نوع و وضعیت واکنش آنان به اقدام‌ ترامپ بوده است.»

2-  تظاهرات و نشست‌های اعتراضی پس از مدتی آرام خواهند گرفت و از سوی سران کشورهای عربی- اسلامی نیز فقط چند بیانیه ‌بی‌اثر صادرخواهد شد.

3- کشورهای عربی منطقه درگیر بحران‌های شدید داخلی هستند؛ بنابراین اینک فلسطینی‌ها، بی‌پناه‌تر و ضعیف‌تر از همیشه هستند.

 پنج تحول نادر در دولت‌ ترامپ، موجبات اثرگذاری بر تصمیمات غیر‌مترقبه وی را فراهم ساخته است.

1- در هیچ یک از دولت‌های قبلی آمریکا، نظامیان عالی‌رتبه تا این حد نقش‌های کلیدی قدرت را در دست نداشته‌اند.

2- از جمله مواردی که در سیستم تصمیم‌گیری‌های دولت‌ ترامپ اخلال ایجاد کرده است، نقش کلیدی و موضع‌گیری‌های دختر‌ ترامپ «ایوانکا» و همسرش «جرد کوشنر» (متعلق به یک خانواده معروف صهیونیست آمریکایی که نتانیاهو از دوران تحصیلات‌اش در آمریکا، با آنان روابط خانوادگی فوق‌العاده نزدیکی داشته است)، در اعمال سلایق شخصی و نیات درونی‌شان است.

3- وضعیت آشفته جاری، فرصت طلایی برای لابی‌ها به وجود آورده است. جنگ تبلیغات، لابی‌گری‌ها و دیپلماسی عمومی، برای پیشبرد سیاست‌های‌ ترامپ فوق‌العاده فعال شده است. لابی تل‌آویو در واشنگتن، در راستای منافع تل‌آویو قرارگرفته است. وضعیت فعلی لابی صهیونیست‌ها به‌گونه‌ای است که در مورد ایران، خاورمیانه و پروسه صلح، تل‌آویو حرف آخر را می‌زند. لابی اعراب در واشنگتن به رهبری سعودی‌ها، با آغاز بحران هسته‌ای ایران، بیشتر به هم نزدیک شده‌اند. مثلث عبری - عربی-آمریکایی‌ نیز همگن شده‌اند.

4- در استراتژی نظامی  ترامپ، آمریکا در نقش حامی ‌است و حمله نظامی و جنگ باید توسط متحدان انجام گیرد؛ بنابراین هزینه‌های مالی و جانی جنگ‌های خلق شده در جهان اسلام را باید کشورهای اسلامی متقبل گردند.

5- در حالی که شاخص میزان محبوبیت‌ ترامپ در پایین‌ترین رتبه در کل دوران ۷۰ساله ریاست‌جمهوری آمریکا قرار دارد وی با رفتار و شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی، روندهای نا معقول تصمیم‌گیری‌هایش، موجباتی را فراهم ساخته است که سیاستمداران هر دو حزب کلیدی آمریکا به حدی نگران شوند که سناتور باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا، بگوید: ‌«سیاست‌های‌ ترامپ می‌تواند آمریکا را در خطر سوق‌دادن به جنگ جهانی سوم قرار دهد.»  ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی خود وعده اجرای انتقال سفارت به بیت‌المقدس را که طی 22 سال گذشته هیچ‌کدام از روسای جمهوری آمریکا آن را اجرا نکرده بودند، سر داد و امروز نیز آن وعده را عملی ساخته است. بر این اساس‌ ترامپ با اعلام انتقال سفارت به بیت‌المقدس از یک سو، به وعده انتخاباتی خود برای حفظ حامیان قدرتمند خود در لابی صهیونیستی «آیپک» کمک کرد و از سوی دیگر با به تاخیر انداختن آن به بهانه‌های فنی و حقوقی، تا دوره دوم دولت خود، بر ناتوانی در اجرایی کردن این تصمیم سرپوش گذاشته و از این طریق همچنان حمایت لازم را برای حفظ حامیان خود در رقابت‌های انتخاباتی آتی تداوم خواهد بخشید.   موفقیت معرفی قدس به‌عنوان پایتخت، پایان طرح دو دولت فلسطینی- اسرائیلی است که زمینه‌سازی‌ بزرگی برای تشکیل دولت واحد یهود خواهد بود. این موجب خواهد شد نه‌تنها «بنیامین نتانیاهو» از بحران اتهامات فساد اقتصادی در داخل نجات پیدا کند، بلکه به‌عنوان قهرمان صهیونیست‌های جهان، معرفی خواهد گردید.

 اما علاوه بر اعتراضات مردمی، در سطح رهبران سیاسی نیز نه‌تنها ‌میان کشورهای اسلامی که حتی در اروپا نیز به استثنای برخی دولت‌های راستگرای افراطی، مخالفت‌ها با تصمیم‌ ترامپ در مورد بیت‌المقدس بسیار جدی بوده و هیچ کدام از کشورهای اروپایی تا‌کنون حاضر به پذیرش و حمایت از تصمیم‌ ترامپ نشده‌ و با آن مخالفت کرده‌اند.  در حالی که موانع متعدد حقوقی، سیاسی و فنی در ارتباط با انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس وجود دارد و باتوجه به اجماع گسترده مخالفان مردمی ‌و دولت‌ها در سطح جهان علیه تصمیم‌ ترامپ، این سوال مطرح است که چرا‌ ترامپ قول انتقال سفارت از تل‌آویو به بیت‌المقدس را پس از یک سال، عملی ساخت؟ در پاسخ باید گفت‌ ترامپ از نظر داخلی با آنکه در وضعیتی بسیار شکننده قرار دارد، ولی تنها رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود که موفق به اجرای مصوبه سال1995.م کنگره آمریکا در اعلام قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل شد. اتفاق مذکور می‌تواند حداقل برای مدتی متوالی، وی را از بحران‌های داخلی مصون بدارد؛ البته لابی صهیونیست‌ها قول داده‌اند که اجازه حذف‌ ترامپ را نخواهند داد. در مورد دلیل رئیس‌جمهوری آمریکا از اعلام بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت رژیم‌صهیونیستی، می‌توان هراس از دست دادن محبوبیت و پایگاه در میان رای‌دهندگان صهیونیست مسیحی (‌آوانجلیست)، را نیز مطرح کرد. در آمریکا 50 میلیون آوانجلیست وجود دارد. بر‌اساس نظرسنجی‌ها 82% ‌آوانجلیست‌های سفیدپوست ایمان دارند که این سرزمین از طرف خدا به یهودیان داده شده است. این‌ها افرادی هستند که به پایان تاریخ، کنترل یهودیان بر بیت‌المقدس، جنگ تمدن‌ها و ظهور مسیح اعتقاد دارند. این درحالی است که تنها 40 درصد از یهودیان آمریکا به چنین امری اعتقاد دارند. اقدام اخیر‌ ترامپ، تنها از سوی 31درصد آمریکایی‌ها پذیرفته شده است. از طرف دیگر در اقدام‌ ترامپ، رد پای سرمایه و پول نیز مشاهده دیده می‌شود؛ زیرا در کارزار انتخاباتی، مبالغ هنگفتی از صهیونیست‌های آمریکا دریافت کرد؛ مبلغ 20‌میلیون دلار از«شلدون ادلسون» ثروتمند صهیونیست و میلیون‌ها دلار از کمیته اقدام سیاسی (P A C‌) تنها بخشی از کمک‌های مالی آشکار صهیونیست‌ها به‌ ترامپ در دوره رقابت‌های انتخاباتی بود.  ترامپ با اعلام این موضوع نه‌تنها الحاق موقت شرق بیت‌المقدس به اسرائیل را به رسمیت شناخت، بلکه به صورت رادیکال، خط‌مشی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را هم تغییر داد. مهم‌ترین نتیجه اقدام‌ ترامپ، دور شدن فلسطینی‌ها از آرزوی دیرینه تشکیل کشوری به پایتختی بیت‌المقدس است. مسلما پیامد مستقیم به حاشیه رانده شدن و تبعیض بیشتر علیه فلسطینی‌ها افزایش خشونت‌ها در منطقه خواهد بود.

   بررسی وضعیت آتی

 تحلیل مطلوب:

1- موجبات رسوایی رهبران مرتجع و فاسد عربی را فراهم خواهد ساخت.

2- در جهان اسلام، همگرایی احیا‌ خواهد ‌شد.

3- انتفاضه فلسطین شعله‌ورتر و جبهه مقاومت، متحدتر خواهد شد.

4- دوره پایان صلح در منطقه و سرآغازی برای پایان رژیم اشغالگر شروع خواهد شد.  

   بررسی غالب

1- زمان وضعیت نه جنگ، نه صلح، سپری شده است. مطالبه قطعی فلسطینی‌ها، اجرای عدالت و کسب استقلال و آرزوی رهبران تل‌آویو اخراج فلسطینی‌ها است.

2- تصمیم‌ ترامپ در مورد بیت‌المقدس، بیشتر جنبه تهدیدی، تحدیدی و تبلیغی دارد؛ در واقع تحقق‌یافتنی و اجرایی نیست. با این طرح، کشورهای منطقه درگیر مسائل داخلی و منطقه‌ای خواهند شد که بهترین موقعیت برای حفظ امنیت رژیم‌صهیونیستی را فراهم خواهد ساخت.   

3- به لحاظ وابستگی‌های گوناگون اغلب سران حاکم بر کشورهای مسلمان‌نشین، به‌رغم افزایش تنش‌های منطقه‌ای، درگیری و خشونت‌های داخلی، تغییر اساسی در وضعیت سیاسی و نقشه جغرافیایی منطقه بعید می‌نماید.  

  نتیجه‌گیری‌

اعلام تصمیم‌ ترامپ، اولا زمینه افزایش فشار حاکمان کشورهای عربی منطقه بر شهروندان خود، به بهانه ایجاد ثبات، امنیت و مقابله با تروریسم را افزایش خواهد داد. ثانیا در نتیجه خروش و اعتراضات مردمی، گسترش موج عدالت‌خواهی، ضریب امنیتی دولت‌های حاکم کاهش خواهد یافت. بنابراین فرصت مغتنمی ‌حاصل خواهد شد تا دونالد‌ ترامپ سرمایه‌پرست، امتیازها و غنیمت‌های مالی فراوان دیگری از جباران منطقه، مطالبه و دریافت نماید. ثالثا احتمال جبهه‌بندی، تنش‌های سیاسی و حتی درگیری نظامی بین کشورهای منطقه را افزایش خواهد داد که همه موارد مذکور، همسو با منافع و اهداف طرح اهریمنی دونالد‌ ترامپ است.   اینک، دوران اجرای طرح‌های صلح و سازش برای همه و تشکیل دو کشور در یک سرزمین به پایان خط رسیده است. تکرار مذاکرات و سازش‌هایی که همواره منجر به تداوم ظلم و تشدید تجاوز شده، رهگشا و چار‌ه‌ساز نخواهد بود؛ تا زمانی که فلسطینی‌ها متحد نشوند، سران کشورهای مسلمان‌نشین به وظایف اسلامی خود عمل نکنند و رهبران دیگر ممالک جهان، وظیفه انسانی را مدنظر قرار ندهند، کشتار و خونریزی‌ها تداوم خواهد یافت.

ایجاد صلح دائمی‌ در منطقه، مستلزم نیت خالصانه و همت صادقانه است؛ باید طرحی عادلانه جایگزین وضع جاری شود و راه‌حل‌های نوین، ابتکاری‌ و جسورانه، مطرح و در دستورکار قرار گیرد.