عبدالرضا فرجی راد پیرامون شرایط سیاسی و دیپلماتیک در آستانه گام چهارم کاهش تعهدات برجامی بر این باور است: سه پارامتر استیضاح ترامپ، تمایل کشورهای عربی به مذکره با ایران و تلاش های پنهانی دیپلماتیک اروپا در شدت عمل ایران در گام چهارم کاهش تعهدات برجامی موثر است.

باید برجام ادامه یابد؛ سه دلیل موثر بر شدت عمل در گام چهارم ایران
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 در روزهای پایانی گام سوم در کاهش تعهدات برجامی و آماده شدن ایران برای آغاز گام چهارم، گمانه زنی های زیادی در خصوص شدت عمل وجود دارد. در این میان چگونگی پیش برد روند دیپلماسی برای حفظ برجام و تامین منافع ایران که در توافق هسته ای بر آن تاکید شده همچنان محل بحث است. برای بررسی این موضوع دیپلمامسی ایرانی گفت وگویی را با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:  

به واسطه سکوت و انفعال اروپایی‌ها در عمل به تعهدات برجامی خود به نظر می‌رسد که عملیاتی شدن گام چهارم کاهش تعهدات هسته ای از سوی ایران قطعی به نظر می رسد، اما در این میان سوال اینجاست که گام پیش رو به سان گام سوم کاهش تعهدات برجامی که در سایه تحرکات دیپلماتیک آن روزهای پاریس با ملاحظات سیاسی از جانب تهران توام شد و به تبع این ملاحظات، آن گام (گام سوم) چندان موثر و جدی نبود، گامی کم رمق خواهد بود، به خصوص که با توجه به تهدید اتحادیه اروپا مبنی بر خروج از برجام در صورت عملیاتی شدن گام چهارم کاهش تعهدات برجامی این ظن تقویت می شود و یا این که جمهوری اسلامی ایران پیرو شرایط کنونی و این که چیزی برای از دست دادن ندارد به یک اقدام تندتر در کاهش تعهدات برجامی دست خواهد زد؟

آن چه مسلم است اکنون دیگر نباید امیدی به فعال شدن اینستکس از جانب اروپایی ها داشت. چون سه کشور اروپایی یا توان فعال کردن آن را ندارند و یا حاضر به پذیرش ریسک تبعات آن نیستند. البته طبق گفته های برایان هوک در خصوص برخی مذاکرات پشت پرده با سه کشور اروپایی در این رابطه هم نمی توان چندان خوشبین بود. تا همین چند هفته گذشته هم فرانسه از جانب اروپایی ها تلاش های دیپلماتیک خود را برای حل و فصل برخی مشکلات در دستور کار داشت و بسته پیشنهادی هم ارائه کرده بود که در نهایت روشن شد بدون چراغ سبز آمریکا، اروپا عملا توان عملیاتی کردن آن را ندارد. ایران هم در آن زمان با توجه به همین تلاش های مقامات  فرانسوی در خصوص گام سوم در کاهش تعهدات برجامی قدری محتاطانه عمل کرد.

البته تمامی نکات یاد شده لزوما به معنای انفعال اروپایی ها نیست. شاید این مسئله در میان باشد که این کشورها در حال رایزنی و انجام برخی فعالیت ها برای حفظ و تداوم برجام باشند که نمونه آن همین رایزنی های اروپایی ها و برایان هوک است. البته باید دید نتیجه برخی از این فعالیت ها به کجا خواهد رسید. لذا حتی اگر جمهوری اسلامی ایران وارد گام چهارم نیز شود باید دید که در آن سو اروپایی ها چه واکنش و تلاشی خواهند داشت. با این تفاسیر در پاسخ به سوال شما باید گفت که اگر در چند روز باقی مانده اتفاق خاص و غیرقابل پیش بینی روی ندهد، ایران اقدامات مد نظر خود را با توجه به اقتضائات فضای سیاسی و دیپلماتیک پیش خواهد برد که قطعا باید در بردارنده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. اما در عین حال من معتقدم تهران اکنون چند مسئله را در تعیین شدت اقدامات خود در گام چهارم در نظر دارد؛ اولین مسئله به تحرکات برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در کاهش تنش با ایران و لزوم پیگیری مناسبات دیپلماتیک باز می گردد. اگر چه نمی توان در کوتاه مدت به نتایج و دستاوردهای آن امیدوار بود، اما در میان مدت آثار مثبت فضای کاهش تنش با این کشورهای می تواند به عنوان اهرمی در خصوص ایجاد شرایط بهتر با غرب عمل کند. در این صورت ایران از شدت عمل در گام های کاهش تعهدات برجامی خواهد کاست. نکته دوم به آغاز روند استیضاح دونالد ترامپ باز می گردد. به هر حال نمی توان آثار بازخواست رئیس جمهوری آمریکا را بر فضای سیاسی و دیپلماتیک جهانی نادیده گرفت. یعنی اگر پروسه استیضاح خوب پیش رود و شاهدان به خصوص اعضای نزدیک به ترامپ در کابینه وی اظهارات جدی علیه رئیس جمهوری امریکا را مطرح کنند، آن هم در شرایطی که استیضاح می تواند علنی باشد، فشارهای جدی بر کاخ سفید وارد خواهد آمد، پس در شرایطی که دموکرات ها اذعان کرده اند در صورت پیروزی به برجام باز خواهند گشت ما هم باید روند تحولات در ایالات متحده را در انجام برخی اقدامات مد نظر قرار دهیم. چون این احتمال نیز وجود دارد که اگر روند استیضاح، مواضع شاهدان و استدلال های حزب دموکرات علیه ترامپ قوی باشد حتی اگر دموکرات ها هم پیروز میدان انتخابات 2020 نشوند می تواند در نقشه راه جمهوری خواهان اثر گذارباشد. چرا که جمهوری خواهان نیز برای از دست ندادن انتخابات پیش رو احتمالا با پررنگ تر شدن روند استیضاح حاضر به عبور از دونالد ترامپ خواهند شد. از این رو شاید ترامپ با اشراف بر این مسئله قدری از شدت عمل خود در فضای بین المللی مانند ایران برای تعدیل وضعیت خود بکاهد. پس ایران نمی تواند در گام های پیش رو چنان تند عمل کند که نتیجه مستقیم آن از میان رفتن و پایان حیات توافق هسته ای باشد. یعنی ایران باید به گونه ای در گام های کاهش تعهدات برجامی عمل کند که ضمن استیفای حقوق هسته ای خود بتواند مناسبات خود با جهان را ادامه دهد. پس باید شرایط برای تداوم برجام را مهیا کرد. مسئله و یا پارامتر سوم به تلاش های اروپا باز می گردد. اگر چه شما عنوان کردید که اروپا در یک انفعال به سر می برد، اما من در این رابطه عنوان کردم احتمالا اروپایی ها در خفا و پنهانی در حال انجام برخی رایزنی ها و تلاش ها برای حفظ برجام هستند که می تواند در تعیین اقدامات ایران در گام چهارم کاهش تعهدات برجامی موثر باشد.

در کنار فضای خارجی برخی معتقدند که اکنون شرایط در داخل کشور به سمتی پیش می رود که به واسطه سنگین تر شدن سایه انتخابات مجلس و بعد از آن ریاست جمهوری آن هم با طیف های مخالف و منتقد برجام روز به زور از قدرت نفود دولت و دستگاه سیاست خارجی بر روند تحولات سیاسی برجامی کاسته خواهد شد. ارزیابی شما در این رابطه چیست. آیا این تاثیرات باعث خواهد شد که عملا انجام هر گونه اقدام در گم های کاهش تعهدت برجامی از دست دولت خارج شود و نهایتا اقدامات انتحاری مانند خروج از ان پی تی را در بر داشته باشد؟

در خصوص فضای داخلی سیاسی من بر این باورم که می توان آن را در دو شقه دید؛ شقه اول همان گونه که شما گفتید شمال طیف هایی است که اساسا اعتقادی به برجام ندارند و تلاش جدی هم برای از بین رفتن آن و بازگشت کشور به دوران سال 92 و پیش از آن دارند. در کنار آن شقه دوم با مطرح کردن برخی مواضع تند و خروج از برجام به دنبال ایجاد این ظن و باور در اروپا و غرب هستند که جمهوری اسلامی ایران در انجام گام های کاهش تعهدات هسته ای و تقابل با تحریم های امریکا و بدعهدی های اروپا مصمم است و هر وضعیتی را برای حفظ برجام نخواهد پذیرفت. حتی تهران می تواند از ان پی تی خارج شود. اما در کل من معتقدم این دست مواضع فعلا در فضای رسانه ای و روزنامه نگاری مطرح شده و بیشتر برای فشار بر دولت است و عملا در تعیین تصمیمات حیاتی کشور دخیل نیست. یعنی رئیس جمهوری در مقام رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور با وزراء و مقامات در تعیین اقدامات مد نظر در گام های کاهش تعهدات برجامی مشورت های خود را خواهد داشت. لذا نمی توان برخی سخنان را در بالا بردن شدت عمل ایران موثر دانست. اگر چه در آن سو رفتار غرب نیز می تواند بر شدت فشارهای جریان مخالف برجامی در داخل هم اثر گذار باشد. یعنی به هر میزان غرب در پیگیری تحریم و بدعهدی های خود مصر باشد به همان میزان در داخل کشور جریان های سیاسی و رسانه ای خواستار برچیده شدن برجام و قطع پروسه مذاکره هستند.  

پیرو این نکات آیا فضای دیپلماتیک برجامی در سایه عدم واکنش مناسب و انفعال پررنگ اروپا از یک سو، پررنگ تر شدن تحریم ها با تحریم اخیر آمریکا حتی در خصوص توان عمرانی کشور و انجام گام های کاهش تعهدات هسته ای از جانب ایران به بن بست رسیده است یا خیر؟

هنوز به بن بست کامل نرسیده ایم، اما پیگیری روند و شرایط فعلی یقینا باعث ایجاد بن بست خواهد شد. البته به هر میزان که ایران گام های بیشتری در کاهش تعهدات برجامی بردارد، فضا به سمت برگشت ناپذیری پیش خواهد رفت. اما در آن سو تهران در مقابل تحریم های ظالمانه آمریکا و بدعهدی اروپایی ها نیز چاره ای جز این کا را ندارد. پس تمام این کنش و واکنش ها نتیجه ای جز بسته شدن فضای دیپلماتیک را در بر ندارد. آن چه مسلم است اکنون امید به آینده و ایجاد تحولات در فضای دیپلماتیک نسبت به سه گام پیشین کمتر شده است، ولی در کنار آن اکنون درهای دیگری برای برخی گشایش ها باز است مانند استیضاح ترامپ، مسئله کاهش تخاصم و تمایل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به مذاکره با ایران و برخی تلاش های پنهانی احتمالی اروپایی ها که قدری امیدها را زنده نگه داشته است.  شما به برخی پارامترها در تعیین شدت عمل ایران در گام های کاهش تعهدات برجامی اشاره داشتید. در این راستا شاهد روی کار آمدن آقای رافائل گروسی به عنوان مدیر کل جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی هستیم که برخی این باور را دارند مواضع وی به واسطه صبغه آرژانتینیش به مواضع آمریکا و اسرائیل در سایه برخی اقدامات منتسب به ایران در این کشور نزدیک تر است که این مهم می تواند همراهی جدی گروسی را با سیاست های واشنگتن و تل آویو علیه تهران ایجاد کند و پروسه ما را به سمت سیاسی کردن پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی سوق دهد. از طرف دیگر خانم موگرینی هم در حال پایان دوره ماموریتی خود است و جانشین وی به دنبال حمایت همه جانبه از برجام است. ارزیابی شما از این تغییر و تحولات چیست و چه تاثیری بر مناسبات برجامی خواهد داشت؟

 در خصوص آقای گروسی باید عنوان کنم که به صرف صبغه آرژانتینی بودن نمی توان وی را متهم به همراهی با آمریکا و اسرائیل و ضدیت با پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران کرد. به هر حال علاوه بر آمریکا دیگر کشورهای جهان حتی هم پیمانان ما در تعیین وی موثر بوده اند. مضافا آقای گروسی در مصاحبه اخیر خود به صراحت عنوان داشته است که نهایت بی طرفی را در پیگیری پرونده فعالیت های هسته ای به خصوص پرونده ایران خواهد داشت. لذا نباید با برخی پیش داوری ها فضا را مبهم کرد. البته این دست پیش داوری ها یک اثر سوء دیگر را هم در پی دارد و آن سوق دادن و ریل گذاری برای انجام برخی اقدامات علیه ایران است. چون این دست مواضع می تواند به عنوان یک نقشه راه مد نظر قرار گیرد. لذا باید با دید مثبت نسبت به روی کار آمدن آقای گروسی نگریست. اینها علاوه بر آن است که اقدامات ایران در کاهش تعهدات برجامی از سوی سازمان انرژی اتمی کشور با شفافیت مطرح می شود تا جای هیچ گونه اما و اگر و سوال و ابهامی را باقی نگذارد. پس با این عملکرد اجازه سوء استفاده از آژانس بین المللی انرژی اتمی و آقای گروسی گرفته خواهد شد، اگر ما ظن برخی جریان های سیاسی داخلی را در خصوص وی بپذیریم. چون به هر حال عملکرد شفاف ما به گونه ای است که هیچ بازیگری نمی تواند برای کشور و فعالیت های صلح آمیز هسته ای ما حاشیه ای ایجاد کند. چون تمام اقدامات ما ذیل ماده 26 و 36 برجام در پاسخ به تحریم های ظالمانه آمریکا و بدعهدی اروپا از سوی جهان پذیرفته شده است.

در رابطه با مسئول سیاست خارجی جدید اروپا نیز معتقدم اگر چه وی هم به برجام و حمایت همه جانبه از آن معتقد است، اما او نیز بیش از خانم موگرینی نمی تواند کاری در این رابطه انجام دهد. به هر حال خانم موگرینی، هم در خصوص به سرانجام رسیدن برجام، هم عملیاتی شدن آن نقش داشته است. حتی پس از خروج ترامپ از توافق هسته ای موگرینی تلاش های جدی را در دستور کر قرار داد تا به هر نحوی از مرگ برجام جلوگیری کند. لذا به نظر نمی رسد که فرد بعدی که سمت او را خواهد گرفت بتواند بیش از وی نقش آفرینی کند. از طرف دیگر اکنون اروپایی ها و به ویژه سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان هر کدام به نحوی درگیر مسائل داخلی کشورهای خود و تحولات درونی در اروپا هستند. این تحولات که چندان هم مثبت نیست باعث کاهش توان دیپلماتیک قاره سبز شده است که می تواند دایره عمل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را مختل کند. حال باید دید در مجموع چه شرایطی در آینده برای برجام رقم خواهد خورد. 

 دیپلماسی ایرانی