در پاسخ به قسمت آخر پرسش شما باید بگویم که من از امثال دریدا آموخته‌ام سیاست نه علم ممکنات که دانش ناممکنات است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

محمدرضا تاجیک در گفتگو با شرق: همان‌هایی که دیروز به نام اصلاح‌طلبی چک سفید بدون امضا به این جریان دادند، امروز ناقد و نافی و عدوی آن شده‌اند و همان‌هایی که با این اقدام نعش این مقتول عزیز (اصلاح‌طلبی) را روی دستان ما گذاشته‌اند، زیر تابوت آن زار می‌گریند و خاک بر سر می‌کنند. همان‌هایی که جریان رشید اصلاح‌طلبی را کشتند، در خاک کردند و روی خاکش گل و ریاحین کاشتند (یا به بیان شیرین فارسی «ور نم نهادند») امروز بر مزارش جمع شده‌اند و نوحه‌سرایی می‌کنند. البته، در پاسخ به قسمت آخر پرسش شما باید بگویم که من از امثال دریدا آموخته‌ام سیاست نه علم ممکنات که دانش ناممکنات است. بنابراین، کماکان معتقدم چنانچه اراده معطوف به آگاهی و تغییری باشد، اصلاح‌طلبی می‌تواند ققنوس‌وار از خاکستر خویش برخیزد. با بیانی دریدایی، اصلاح‌طلبی به‌مثابه یک «وعده» همواره در حال بازآمدن باقی خواهد ماند. زیرا وعده حافظه‌ای است نه از گذشته، بلکه رو به آینده، بنابراین، نه تنها نباید وعده مدنی و اصلاحی جریان اصلاح‌طلبی را انکار کرد، بلکه ضروری است بیش از پیش بر آن اصرار ورزید، مسئولیت وارث در شرایط کنونی، «مسئولیت‌پذیری اجتماعی و سیاسی و فرهنگی» و احیای «روحِ رادیکالِ نقدِ اصلاح‌طلبی» و وفاداری به آن (در بیان بدیویی) در عین واسازی (در بیان دریدایی) مدام آن است. در این بیان، وفاداری یعنی وفاداری به شبحی از اشباح اصلاح‌طلبی که به درون هر لحظه کنش معطوف به تغییر ما حلول می‌کند، ما را در معرض «نگاهِ خیره» خود قرار می‌دهد، بی‌وقفه «بازجویی» مان می‌کند، فرامی‌خواندمان – به‌گونه‌ای که نمی‌توانیم از «پاسخ‌گویی» به آن «طفره» رویم، در همان حال که از پاسخ‌گویی به آن نیز «ناتوان»‌ایم.