عارف در انتخابات 1400 حاضر می‌شود تا اولا به آرزوی پاستورنشینی‌اش جامه عمل بپوشاند و ثانیا حق خود را از اصلاح‌طلبان بگیرد.

عارف می‌آید؛ او حقش را می‌خواهد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: محمدرضا عارف می‌خواهد در انتخابات1400 نامزد شود و این گزاره بر هیچکس پوشیده نیست. البته عارف از مدت‌ها پیش تصمیم خود را گرفته است؛ زمانی که در انتخابات مجلس یازدهم نامزد نشد و متعاقبش از شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان استعفا داد. هرچند قصد او برای ریاست‌جمهوری فقط به ماه‌های اخیر بازنمی‌گردد و او از سال92 خود را نامزد اصلی اصلاحات می‌داند که در یک بازی سیاسی کنار گذاشته شد و حسن روحانی جای او گرفت. عارف سیاست اصلاح‌طلبان در سال92 را نوعی جفا می‌داند و بعد از انتخابات 92 تا همین حالا این دلخوری را در رفتارش می‌توان دید؛ مشخصا سکوت چندساله‌ای که در مجلس داشت و بی‌اعتنایی‌اش به تحرکات سیاسی اصلاح‌طلبان در ایجاد نهاد اجماع‌ساز یا همان «جبهه اصلاحات ایران». عارف به چندماه پیش از تشکیل این نهاد انتخاباتی اعلام کرد که در 1400 نامزد می‌شود و تا کنون بر این تصمیم استوار است که فارغ از هر جمع‌بندی که در نهاد اجماع‌ساز به دست آید، در 1400 نامزد می‌شود؛ چنانکه اخیرا حسین مرعشی درباره علت دعوت‌نشدن عارف به عضویت در نهاد اجماع‌ساز به «خبرآنلاین» گفته است: «آقای عارف دعوت نشدند و دلیلش هم شاید این بود که آقای عارف به تنهایی تصمیم گرفتند کاندیدا شوند».

قصد نامزدی در انتخابات 84

عارف البته پیش از این‌ها هم  قصد ریاست‌جمهوری کرده بود. او از پایان کارش در دولت اصلاحات، می‌خواست در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شود که به گفته خود، به‌دلیل جلوگیری از انشقاق میان اصلاح‌طلبان، حتی قصدش را علنی نکرد: «در آن زمان من معاون‌اول بودم و به‌طور طبیعی معاونان اول کاندیداهای بالقوه برای انتخابات ریاست‌جمهوری هستند. در بخش‌های‌ مختلف هم کار کرده بودم و برای مدیریت کشور آمادگی داشتم؛ اما هنگامی که احساس کردم قرار است به این فضا دامن بزنم، از ورود به چنین فضایی خودداری ورزیدم و حتی نگذاشتم مسئله کاندیداتوری‌ام مطرح شود». البته عارف در گفت‌وگوی دیگری علت حضورنیافتنش در انتخابات 84 را حضور اکبر هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات عنوان کرده بود.

عارف و انتخابات 88

عارف در انتخابات پرحاشیه88 نیز بنای حضور در انتخابات را داشت که با ورود سید‌محمد خاتمی به عرصه انتخابات، از صحنه بیرون رفت که البته در نهایت خاتمی نیز به نفع میرحسین موسوی از ادامه حضور در انتخابات منصرف شد. خود عارف در این زمینه به خبرگزاری «ایلنا» گفته بود: «تا قبل از اینکه رئیس دولت اصلاحات کاندیدای ریاست‌جمهوری بشود، کاندیدا بودم، اما هنگامی که ایشان آمدند، ریاست ستادشان را بر عهده گرفتم».

حضور در انتخابات 92

در انتخابات 92 محمدرضا عارف رسما وارد انتخابات شد و به نظر می‌رسید بنای ماندن در صحنه را دارد؛ زیرا از یک سو صلاحیت هاشمی‌رفسنجانی از سوی شورای نگهبان احراز نشده بود و از سوی دیگر به‌جز عارف نامزد شاخص اصلاح‌طلب دیگری وجود نداشت. حضور عارف در انتخابات توانست بخش زیادی از سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را به صحنه بیاورد و بعد از حواشی انتخابات 88 و تأیید صلاحیت معاون‌اول خاتمی، حدس‌ها و گمان‌ها بر پیروزی او در انتخابات بسیار بالا بود تا آنکه اجماع اصلاح‌طلبان بر حسن روحانی قرار گرفت و عارف چهار روز مانده به انتخابات، نه به نفع روحانی بلکه صرفا انصراف داد که گفته می‌شود آن هم به درخواست محمد خاتمی بوده است. او در نامه استعفایش نوشته بود: «غروب دوشنبه بیستم خرداد‌ماه، مرقومه‌ای از جناب آقای سید‌محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌‌جمهوری به مصلحت ندانسته‌اند. از آنجا که از ابتدای ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکین از اجماع با محوریت جناب آقای خاتمی تأکید نموده‌ام و همچنین براساس منشور اخلاق انتخاباتی منتشر‌شده توسط این‌جانب، خود را متعهد به رعایت اخلاق و انجام تعهداتم می‌دانم؛ لذا با عنایت به ‌نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاست‌جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابت‌های انتخاباتی اعلام می‌دارم. خلق صحنه‌های به‌یاد‌ماندنی توسط شما مردم سربلند در دوره فعالیت‌های انتخاباتی‌ام، عامل مؤثری برای حرکت در مسیر تحقق حماسه سیاسی و نشانی از شکل‌گیری یک پایگاه و سرمایه بزرگ اجتماعی است. این‌جانب گذشتن از حق خویش به نفع ملت بزرگ و ایران سربلند را مصداق روشن اصلاح‌طلبی واقعی می‌دانم. از آنجا که اعتقاد دارم شرکت در انتخابات، هم حق و هم تکلیف است، از مردم همراه سرافراز ایران صمیمانه می‌خواهم با حضور پر‌شور در انتخابات 24 خردادماه، عزت و بقای جمهوری اسلامی و عظمت ایران و خلق حماسه سیاسی را تداوم بخشند. در پایان از همه مردم عزیز کشورم برای همراهی بزرگوارانه‌شان تشکر می‌کنم و اعلام می‌دارم در همه شرایط در کنارشان خواهم ماند».

ابراهیم اصغرزاده چندی پیش در گفت‌وگو با «شرق» درباره علت اجماع اصلاح‌طلبان بر سر روحانی گفته بود: «آقای هاشمی در انتخابات سال ۹۲ نقش مهمی ایفا کرد. او توانست سرمایه اجتماعی بالایی را به انتخابات تزریق کند. او بعد از رد‌صلاحیتش از جانب شورای نگهبان، این سرمایه اجتماعی را در مذاکره با اصلاح‌طلبان روی میز گذاشت و اصرار کرد فقط باید از آقای روحانی حمایت کرد و زیر بار حمایت از آقای عارف نرفت. در واقع اصلاح‌طلبان با آقای هاشمی ائتلاف کردند، نه با آقای روحانی. تصوری هم که اصلاح‌طلبان از وضعیت سیاسی آن زمان داشتند، این بود که مشکل اصلی کشور پرونده هسته‌ای است و به دلیل آنکه آقای روحانی سابقه خوبی در این عرصه داشت، به ‌نظر می‌رسید می‌تواند پرونده هسته‌ای را به‌خوبی پیش ببرد. به دلیل این موارد اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند...». در همان سال و برای امر انتخابات، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان (شعسا) هم تشکیل شد؛ شورایی است که اعضای آن متشکل از افراد و تشکلات جریان‌های اصلاح‌طلب بود و هست. شورای ‌عالی در ابتدا کار خود را معطوف به انتخابات می‌دانست و عارف هم رئیس آن شورا شد، اما بعدها اعضای این شورا که شخصیت‌ها و احزاب اصلاح‌طلب بودند، به این نتیجه رسیدند که این شورا می‌تواند در بزنگاه‌های مهم، موضع‌گیری سیاسی هم داشته باشد.

رد پیشنهاد وزارت در دولت روحانی

پس از تشکیل دولت یازدهم، روحانی در مقام رئیس‌جمهور، وزارت علوم و وزارت ارتباطات را به عارف پیشنهاد داد که عارف هیچ‌یک از این دو مسئولیت را نپذیرفت. حسن رسولی، از نزدیکان عارف، درباره این موضوع گفته بود: «در عرف اداری نیز پسندیده نیست وقتی کسی نفر دوم یک دولت است، مسئولیت یک وزارتخانه را بر عهده بگیرد؛ مانند این است که یک دولت اصولگرا روی کار بیاید و به آقای احمدی‌نژاد که هشت‌ سال رئیس‌جمهور بوده، پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی را بدهد. اگرچه اشکالی ندارد، ولی عرف آن را نمی‌پذیرد».

اعاده حق در 1400

حالا عارف می‌خواهد با تمام توان در انتخابات ریاست‌جمهوری ظاهر شود تا اولا به آرزوی دیرینه‌اش یعنی پاستورنشینی جامه‌عمل بپوشاند و در وهله بعد نوعی حق‌گیری از اصلاح‌طلبان کند؛ نیروهایی که به وضوح او را در سال92 نادیده گرفتند و به یک نیروی غیرجناحی یعنی حسن روحانی ترجیح دادند. هرچند او مسیر ساده‌ای را در پیش رو ندارد زیرا به هر روی نوع عملکردش در مجلس دهم مورد انتقاد بخش قابل توجهی از مردم است و از سوی دیگر اگر اصلاح‌طلبان بر او اجماع نکنند و بخواهد مستقل ادامه مسیر دهد، به نظر می‌رسد برای تحقق آرزوی خود مسیر و شرایط ساده‌ای در پیش رو نخواهد داشت.