عارف مستقل وارد انتخابات می‌شود و این شرایط تازه حکایت از جدایی کامل او از جریان اصلاحات دانست.

آغاز انشقاق؛ عارف برای همیشه راه خود را از اصلاح‌طلبان جدا کرد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست نامه‌نیوز: نام محمدرضا عارف با نام سید محمد خاتمی گره خورده است زیرا او معاون اول دولتش خاتمی بوده است و همواره به عنوان یک نیروی مهم اصلاح‌طلبان شناخته شده است اما به نظر می‌رسد که این قاعده در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 فرق کرده است و او دیگر آن دلبستگی سابق را به اصلاح‌طلبان و حتی خاتمی ندارد. شاید بتوان ریشه شرایط و مناسبت جدید عارف با اصلاح‌طلبان را در انتخابات سال92 جست؛ زمانی که با دستور تشکیلاتی خاتمی، عارف قربانی روحانی شد. خاتمی به همراه هاشمی در آن سال روحانیِ غیراصلاح‌طلب را بر عارف اصلاح‌طلب ترجیح دادند تا نشان دهند برای رسیدن به اهداف سیاسی‌شان هیچ خط قرمز جناحی ندارند. عارف در پی این تصمیم خاتمی از رقابت انصراف داد اما در نامه انصرافش به هیچ‌وجه عنوان نکرد که به نفع روحانی کنار می‌رود. او در نامه کناره‌گیری‌اش از رقابت انتخاباتی نوشته بود: «غروب دوشنبه بیستم خرداد‌ماه، مرقومه‌ای از جناب آقای سید‌محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌‌جمهوری به مصلحت ندانسته‌اند. از آنجا که از ابتدای ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکین از اجماع با محوریت جناب آقای خاتمی تأکید نموده‌ام و همچنین براساس منشور اخلاق انتخاباتی منتشر‌شده توسط این‌جانب، خود را متعهد به رعایت اخلاق و انجام تعهداتم می‌دانم؛ لذا با عنایت به ‌نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاست‌جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابت‌های انتخاباتی اعلام می‌دارم».

این لحن سرد نشان می‌داد که عارف به میل شخصی‌اش کنار نرفته است. اوج ناراحتی عارف را زمانی می‌شد مشاهده کرد که او پیشنهاد وزارت علوم توسط روحانی را رد کرد و ترجیح داد فاصله خود با دولت را حفظ کند.

او برای بازیابی هویت سیاسی خود در سال94 در انتخابات مجلس ثبت نام کرد که رأی هم آورد و وارد مجلس شد. عارف در آنجا هم با شکست‌های متعدد مواجه شد. او نتوانست ریاست مجلس را به دست بیاورد و به لاریجانی باخت و حتی نتوانست رئیس یکی از کمیسیون‌های مجلس شود و صرفا ریاست فراکسیون امید را برعهده داشت. عارف که خود را در قامت ریاست‌مجلس می‌دید نارضایتی خود را با سکوت چهارساله‌اش در مجلس نشان داد؛ به نحوی که حتی یک نطق مؤثر از او شنیده نشد تا بسیاری از مردم و کارشناسان سیاسی او را نیرویی فاقد صلاحیت نمایندگی بدانند. عملکرد بسیار ضعیف عارف در مجلس انتقادهای زیادی را به همراه داشت در این میان اما همچنان عارف بر سکوت خود ادامه داد. او تا انتهای مجلس دهم چندبار دیگر طعم شکست از لاریجانی در انتخابات هیئت‌رئیسه را تجربه کرد تا دیگر یک بازنده کامل باشد. البته عارف وضعیت خود در مجلس را بازهم بر گردن اعضای لیست امید می‌انداخت و می‌گفت که عده‌ای به نام اصلاح‌طلبی و لیست امید وارد مجلس شدند اما به اصلاح‌طلبان پشت کردند و در انتخابات هئیت‌رئیسه به لاریجانی رأی دادند.

عارف در انتخابات مجلس یازدهم ثبت نام نکرد تا این گمانه‌زنی را به وجود آورد که قصد انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 در سر دارد. استعفای ناگهانی‌اش از شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هم این فرضیه را تقویت کرد. در حقیقت عارف بعد از انتخابات مجلس و مشخصا هنگامی که شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان که از قضا دلبستگی خاصی هم به آن داشت را رها کرد، به نوعی خواست تا فعالیت سیاسی خود را به صورت مستقل و نه دیگر با اصلاح‌طلبان دنبال کند. شاهد مثال این موضوع هم تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان بدون حضور عارف بود. البته گفتنی است که این عدم تمایل دو طرفه بود؛ یعنی علاوه بر آنکه خود عارف تمایلی به حضور در کنار اصلاح‌طلبان نداشت، اصلاح‌طلبان هم عارف را مهره‌ای سوخته می‌دانستند و او را در نهاد تازه‌تأسیس انتخاباتی خود نادیده گرفتند.

در این بین مناسبت خاتمی و عارف قابل توجه است. خاتمی اکنون به عنوان لیدر نهاد اجماع‌ساز مطرح است و برای افتتاح این نهاد هم پیامی مفصل فرستاد. در این شرایط وقتی عارف مستقل از نهاد اجماع‌ساز فعالیت می‌کند، به نوعی می‌توان گفت که مستقل از محمد خاتمی کار می‌کند. در واقع عارف خاتمی را مقصر سرنوشت سیاسی امروزش می‌داند و دیگر نمی‌خواهد منتظر تعیین تکلیف او و به نوعی قیم‌مأبی او باشد. عارف اکنون رسما فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کرده و بر اساس اخبار رسیده ستادهای انتخاباتی او در چند شهرستان آغاز به کار کرده‌اند و این در حالی است که نهاد اجماع‌ساز هنوز بررسی مصداق‌های انتخاباتی را شروع نکرده است. به نظر می‌رسد عارف تا روز انتخابات فاصله معنادار خود با اصلاح‌طلبان و مشخصا خاتمی را حفظ می‌کند و مستقل وارد انتخابات می‌شود و این شرایط تازه را می‌توان آغاز جدایی معاون اول دولت اصلاحات از اصلاح‌طلبان دانست.