خراسان/ روایت تحلیل گران مؤسسه بروکینگز و روزنامه‌های نیویورک‌تایمز، ایندیپندنت، گاردین و فایننشال‌تایمز درباره حمایت همه‌جانبه ده‌ها دولت‌ و صدها شرکت بین‌المللی از رژیم صدام در جنگ تحمیلی 8 ساله

ماجرای جنگی که در برابر تهاجم 80 کشور بود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

با درنظر گرفتن تمام روابط ریز و درشت، 80 کشور دنیا در جنگ تحمیلی هشت‌ساله، علیه ایران، پشت سر صدام ایستاده بودند؛ جنگی که درست 41 سال قبل، در 31 شهریور 1359، با چراغ سبز آمریکایی‌ها و حمایت گسترده غرب آغاز شد. این در حالی بود که ما حتی در واردات جزئی‌ترین ابزارها، مانند سیم‌خاردار هم با مشکلات عدیده و جدی روبه‌‌رو بودیم. در آن زمان، اعتراضات گسترده جمهوری اسلامی ایران، تقریباً نادیده گرفته شد؛ اما اسنادی که بعدها انتشار یافت، نشان داد که مردم ما، طی هشت‎سال، در مقابل ارتشی که به نیابت از 80 کشور در برابر آن‎ها ایستاده بود، با حداقل امکانات جنگیدند و پیروز از میدان خارج شدند. مطالعه روی اسنادی که طی دو دهه گذشته انتشار یافته‌است، باعث کشف روابط و اطلاعات حیرت‌آوری می‌شود. بعثی‌ها، تقریباً در تمام زمینه‌های نظامی، تحت حمایت گسترده شرق و غرب قرار داشتند؛ آن‎ها می‌توانستند از ماهواره‌های اطلاعاتی آمریکا، تجهیزات نظامی شوروی و فناوری‌های پیشرفته سلاح‌های نامتعارف که توسط کشورهای اروپایی در اختیارشان قرار می‌گرفت، استفاده کنند و علاوه بر این، دلارهای نفتی شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج‌فارس نیز، برای حمایت از جنایت‌های صدام به کار گرفته می‌شد. با همین کمک‌های گسترده بود که صدام به‎تدریج چنان از نظر تسلیحاتی فربه شد که بعد از خاتمه جنگ با ایران، به فاصله کوتاهی، به کویت لشکر کشید و همان‌ها که از او حمایت می‌کردند، گرفتار جنون توسعه‌طلبی‌اش شدند. آن‌چه در پی می‎آید، تمام آن‌چه را که باید درباره این ارتباطات و کمک‌ها باشد، دربرنمی‌گیرد؛ اما می‌تواند نشانی از حمایت عجیب بین‌المللی از صدام برای آغاز و ادامه یک جنگ کاملاً نابرابر علیه مردم ایران باشد.

هیچ کس جای آمریکا را پُر نمی‌کند!

اسنادی که در سال 2019م توسط «سیا» منتشر شد، نشان داد که تقریباً هیچ کشوری در قاره اروپا و حتی آمریکا، نسبت به صدام بی‌تفاوت نبوده‌است؛ بر اساس این گزارش‌ها، اتریش بیش از 200 عراده توپ 155 میلی‌متری در اختیار عراق قرار داده بود؛ بلژیک مسئولیت ساخت پایگاه‌های نظامی صدام را برعهده داشت؛ برزیل به بعثی‌ها خودروهای زرهی و موشک‌انداز می‌فروخت و دانمارک، واسطه انتقال تجهیزات نظامی به بغداد بود؛ اما هیچ‌کدام از این کشورها، جای آمریکا را پر نمی‌کردند. «بروس ریدل» دستیار ارشد مطالعات سیاست خارجی در مؤسسه «بروکینگز»، در ماه مه سال 2013، مقاله‌ای با عنوان «درس‌هایی از نخستین جنگ آمریکا با ایران» نوشت و با وجود رویکردهای ضدایرانی‌اش، به بازگویی برخی از حقایق پرداخت: «در دهه 1980، رئیس‌جمهور رونالد ریگان به نفع بغداد، در جنگ ایران و عراق دخالت کرد. ایالات متحده، اواخر این دهه، درگیر جنگی از پیش‎اعلام‎نشده با ایران، در هوا و دریا شد. این در حالی بود که عراق به حملات وحشیانه خود به ایران ادامه می‌داد. عراق در سپتامبر 1980 به ایران حمله کرد؛ صدام آغازگر جنگ بود؛ اما تا زمانی که عراق خاک سرزمینی ایران را در اختیار داشت، کاخ سفید حرفی از حقوق انسانی و بازگشت به مرزهای بین‌المللی به میان نمی‌آورد؛ این دلسوزی زمانی رقم خورد که کفه نبرد به سود ایران تغییر کرد و از سال 1982، عراق متحمل شکست‌های سنگینی شد. درست این‌جا بود که صحبت از بازگشت به مرزهای بین‌المللی از سوی کاخ سفید آغاز شد!» اما حمایت‌های آمریکا از صدام، تنها سیاسی نبود؛ ریدل اقرار می‌کند: «ریگان از سال 1982، مأموران سیا را به بغداد فرستاد؛ آن هم با اطلاعات فوق‌محرمانه نظامی تا فرماندهان صدام بتوانند با استفاده از آن‎ها، نقشه‌های جنگی ایران را خنثی کنند.» سال‌ها قبل از آن‌که ریدل دست به قلم شود، «سیمور هِرش»، ستون‎نویس نیویورک‌تایمز که قرار بود به مناسبت حمله عراق به کویت، صدام را تخطئه کند، بخشی از این اطلاعات را رو کرد. او در 26 ژانویه 1992، در گزارش «آمریکا در جنگ علیه ایران به طور مخفیانه به عراق کمک کرد»، نوشت: «برای تسهیل ارتباط با صدام، اوایل دهه 1980 دیدارهایی بین برزان تکریتی [رئیس استخبارات عراق] و برادر ناتنی صدام با ویلیام.جی.کیسی مدیر اطلاعات مرکزی آمریکا برقرار شد. رابرت گیتس که بعدها به ریاست سیا رسید، مأمور جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز صدام بود.» اما آمریکایی‌ها با چه روشی اطلاعات و تسلیحات را به صدام می‌رساندند؟ آمریکا مدعی بود که در این جنگ کاملاً بی‌طرف است! «هِرش» توضیح می‌دهد: «تصاویر ماهواره‌ای، رهگیری ارتباطات مخابراتی و ارزیابی‌های نظامی از طریق مأموران سیا به ارتش عراق انتقال می‌یافت. به دنبال آن، سلاح‌های آمریکایی به سمت بغداد سرازیر شد؛ اما به صورت غیرمستقیم؛ اردن و عربستان مسئول فرستادن سلاح‌های سبک و خمپاره به عراق بودند؛ کویت هزاران موشک ضدتانک «تاو» را خرید و در اختیار عراق قرار داد. اردنی‌ها بالگردهای نظامی آمریکایی را در اختیار بغداد گذاشتند. این در حالی بود که چندماه بعد، کمک‌های شوروی به صدام هم از سر گرفته شد؛ روس‌ها برای مدت کوتاهی، فروش سلاح به عراق را به امید برقراری ارتباط و نفوذ در ایران قطع کرده‌بودند؛ رویکردی که البته به شکست انجامیده بود.»

افشاگری 11 هزار صفحه‌ای!

افشای اطلاعات مربوط به حامیان صدام طی جنگ علیه مردم ایران، در دسامبر سال 2002، وارد مرحله‌ای جدید شد. روزنامه آلمانی و چپگرای «Die Tageszeitung»، فاش کرد که گزارشی 11 هزار صفحه‌ای درباره شرکت‌ها و کشورهای حامی صدام در تولید انواع سلاح‌های متعارف و نامتعارف، در اختیار اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته‌است. چند روز بعد از آن، «تونی پترسون»، تحلیل‌گر «ایندیپندنت» در مقاله مفصلی به شرح جزئیات این گزارش پرداخت. گزارش 11 هزارصفحه‌ای فاش می‌کرد که طی جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، بیش از 150 شرکت بزرگ اروپایی و آمریکایی، با صدام هم‌پیاله بوده‌اند و از او در تمام زمینه‌ها حمایت می‌کردند. در این پرونده عجیب و غریب، شرکت‌های آلمانی و آمریکایی رتبه نخست را داشتند؛ 80 شرکت از آلمان و 24 شرکت از آمریکا، به طور مستقیم درگیر حمایت از صدام شده‌بودند. تلاش‌هایی برای افشای جزئیات کمک‌های تسلیحاتی و عدد و رقم آن‎ها آغاز شد؛ اما هر پنج عضو دائم شورای امنیت با این اقدام مخالفت کردند و پرونده راکد شد؛ شاید به این دلیل که از همه آن‎ها رد و نشانی در این پرونده وجود داشت!

پول‌های صدام در جیب مقامات الیزه

در این بین قیل و قال فرانسوی‌ها برای جمع‎کردن بساط تحقیق در این زمینه، بیش از دیگران بود. دوسال بعد از مسکوت گذاشتن تحقیقات، «آنتونی بارنت» و «مارتین برایت»، تحلیل‌گران «گاردین»، در 10 اکتبر 2004، طی مقاله‌ای با عنوان «افشای معاملات محرمانه صدام و فرانسوی‌ها»، پته پاریس را روی آب انداختند! آن‌ها نوشتند: «مقامات الیزه میلیون‌ها فرانک از رژیم عراق رشوه گرفتند تا زمینه ارسال تسلیحات به عراق را فراهم کنند. به پاداش این همکاری، شرکت‌های توتال و الف‌آکویینت حق سرمایه‌گذاری پرسود در میدان‌های نفتی جنوب عراق را پیدا کردند.» بارنت و برایت تصریح کردند: «توتال توانست با استفاده از نفوذ خود، یک کمپین لابی‌گری مداوم به نفع صدام راه بیندازد. تلیکات، وکیل دادگستری و دوست صمیمی طارق عزیز، زمینه ارتباطات گسترده بغداد با دولت فرانسه را به وجود آورد. حتی گزارش‌هایی وجود دارد که تا سال 1986، بغداد مبلغ یک‌میلیون دلار به حزب سوسیالیست فرانسه پرداخت کرد تا در رأی‌گیری‌های پارلمانی و فعالیت‌ هیئت‌های تفحص حقوق بشر، موی دماغ عراقی‌ها نشوند. این‌گونه بود که با وجود ادعاهای پاریس برای تلاش در زمینه صلح، میراژهای فرانسوی بر فراز جبهه جنگ عراق علیه ایران و بر ضد نیروهای ایرانی به پرواز درآمد.»

فرانسه تنها نبود

البته این دو تحلیل‌گر یادشان رفت که درباره تعاملات گسترده بریتانیا با صدام حسین بنویسند؛ هرچند فرانسه در میان حامیان تسلیحاتی صدام رتبه دوم را داشت؛ اما لندن را باید پیش‌قدم حمایت‌های تسلیحاتی از رژیم بعث عراق بدانیم. هفت سال بعد از انتشار مقاله بارنت و برایت، «مایکل استوثارت» در یادداشتی کوتاه با عنوان «بریتانیا مخفیانه صدام را تأمین می‌کرد» در «فایننشال تایمز»، گوشه‌هایی از روابط صمیمانه رژیم بعث عراق با لندن را رو کرد. استوثارت توضیح داد که کمک‌های لندن به صدام، حتی یک‎سال زودتر از آغاز کمک‌های گسترده آمریکا به دیکتاتور عراق شروع شده‌است؛ زمانی که بعثی‌ها هنوز بخش‌هایی از خاک ایران را در اشغال داشتند. وی نوشت: «اسناد تازه انتشار یافته خبر از حمایت تسلیحاتی دولت مارگارت تاچر از صدام، طی سال 1981 به بعد می‌دهد. پرونده محرمانه‌ای که به‎تازگی علنی شده‌است، فهرستی از تجهیزات گسترده نظامی را که بریتانیا در سال 1981 به عراق تحویل داد، در اختیار همگان گذاشته‌است. در میان این تجهیزات، صدها موشک پیشرفته هاوک، شاید مهم‌ترین قلم صادراتی باشد. این در حالی است که دولت انگلیس، در سال 1981، مدعی بی‌طرفی در جنگ ایران و عراق بود؛ آن‎ها در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به قطعنامه‌ای رای دادند که بر این مسئله تأکید می‌کرد. در این فهرست، 78 مورد از تجهیزات ریز و درشت نظامی به چشم می‌خورد. از لندرور تا رادارهای زیرزمینی و قطعات حساس تانک و هواپیما که لندن مدعی است باعث کشتن کسی نمی‌شده‌است!» استوثارت سپس به نامه‌ای محرمانه از وزیر دفاع انگلیس خطاب به مارگارت تاچر اشاره می‌کند و به نقل از توماس ترینچارد(وزیر دفاع وقت انگلیس) می‌نویسد: «قراردادهایی به ارزش 150 میلیون پوند با عراق، طی شش ماه گذشته منعقد شده که شامل یک قرارداد 34 میلیون پوندی برای انتقال خودروهای زرهی از طریق اردن است.» استوثارت ادامه می‌دهد: «در این نامه آمده است که ملاقات با صدام گامی مهم در راستای ایجاد روابط گسترده با عراق است که باید منافع سیاسی و تجاری عمده‌ای برای ما به همراه داشته باشد. تاچر با خط خودش، بالای این نامه نوشت: از این پیشرفت خیلی خوشحالم»؛ سلاح‌های فروخته شده، برای قتل عام هموطنان ما در خوزستان و دیگر مناطق غربی کشور به کار گرفته می‌شد.