عده‌ای انگار مجنون می‌شوند، انگار می‌زند به سرشان؛ یا نه، خبری از جنون نیست بلکه نوعی برنامه‌ریزی و اقدام هدفمند است که عقل از سرشان می‌پراند وقتی به جان چیزها و کسانی می‌افتند که نباید. بیش‌از ۶۰ روزی که آتش فتنه‌های کوچک و بزرگ در نقاط مختلف کشور روشن شده و عده‌ای آشوب‌طلب، سرود ویرانی را زمزمه می‌کنند بسیاری از کسانی که حق‌شان نبود آسیب دیدند، حتی تجهیزات حیاتی مثل آمبولانس که چرخ‌شان برای خدمت‌رسانی و امداد می‌چرخد از پا درآمدند. رئیس سازمان اورژانس کشور خبرهای خوبی از پیامدهای اغتشاشات اخیر بر ناوگان تحت امرش ندارد. جعفر میعادفر می‌گوید: «در‌حوادث اخیر کشور ۱۵۰دستگاه آمبولانس تخریب شده که برخی از آنها فعلا غیرقابل استفاده است و برخی آنچنان صدمه دیده‌اند که فقط باید با آمبولانس‌های نو جایگزین شوند.» این خودروهای امدادی اما وارداتی‌اند و در وضعیت بغرنج تحریم‌ها و تنگناهای مالی دولت، امکان تهیه‌شان ضعیف است. پس چه کسی از این اتفاقات متاثر می‌شود به‌جز مردم همین سرزمین، آن هم مردمی که رشته‌حیات‌شان به هزار و یک دلیل به امداد هرچه سریع‌تر بند می‌شود و اگر آمبولانسی نباشد به احتمال فراوان جان خواهند باخت.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

این که پس از وارد آمدن آسیب‌های گسترده به ۱۵۰ آمبولانس و زمینگیر شدن این خودروها جان چه تعداد از مردم به خطر می‌افتد از زبان رئیس سازمان اورژانس کشور قابل تامل و البته دلهره‌آور است. 

میعادفر تعداد ماموریت‌هایی را که هر دستگاه آمبولانس در یک‌شبانه‌روز انجام می‌دهد، به طور میانگین پنج مورد می‌داند و وقتی این عدد را در ۱۵۰ خودروی از کار افتاده ضرب می‌کند به رقم یاس‌آور ۷۵۰‌می‌رسد که تعداد ماموریت‌ها و خدماتی است که با تخریب‌های هیجانی و ناآگاهانه یا عامدانه آشوبگران، دیگر نمی‌تواند انجام‌شود. پس بازنده این هرج‌و‌مرج افسارگسیخته، این حرکات جنون‌آمیز و هلهله پای خودروهای امدادی در حال سوختن یا آمبولانس‌های واژگون شده که تکنیسین‌هایش فریاد «نکن، نکن» سرمی‌دهند کسی به‌جز مردم نیست؛ ما مردمی که یک عده دلسوز خشن داعیه مراقبت از آنها را دارند. 

آمبولانس کم داشتیم، این هم رویش

روند فزاینده تخریب آمبولانس‌ها در دو ماه اخیر نیز قابل تامل است. پنجم مهر بود که وزیر بهداشت کشورمان از تخریب ۷۲ آمبولانس تا آن روز خبر داد و حمله به این خودروهای امدادی و به آتش کشاندن آنها را تاسف‌بار خواند.

 بهرام عین‌اللهی همزمان با ارائه این آمار یک جمله پرتلنگر نیز بر زبان آورد و گفت: «حتی در میدان جنگ هم وقتی فردی لباس سفید به تن دارد، کسی به سمت او حمله‌ور نمی‌شود اما در اغتشاشات اخیر شماری از کارشناسان اورژانس در تهران، مشهد، بجنورد و دیگر مناطق کشور مصدوم شدند.»

پس میدان جنگی که عده‌ای در دو ماه اخیر در کف خیابان‌ها ساخته‌اند حتی از قواعد یک جنگ تمام‌عیار که دو دشمن رو‌در‌روی هم قرار می‌گیرند نیز تبعیت نمی‌کند. پس حتما هدف چیزی بالاتر از جنگ است، مثلا ایجاد آشوب، هرج‌و‌مرج و مختل کردن خدمت‌رسانی به مردم با هدف افزایش نارضایتی‌ها. اما این که چرا صدمه زدن به ناوگان امدادی روندی صعودی دارد و در عرض یک ماه (از مهر تا آبان) تا دو برابر افزایش یافته خودش جای تامل دارد، آن هم در شرایطی که می‌دانیم ناوگان اورژانس کشور، هم گرفتار فرسودگی است و هم دچار کمبودهای عمیق. کشورمان قبل از وقوع آشوب‌های اخیر به ۳۰۰۰دستگاه آمبولانس جدید نیاز داشت تا تجدید قوایی کند و بهتر از پس ماموریت‌هایش برآید که به‌دلیل محدودیت‌های منابع، نیازها لاک‌پشتی تامین می‌شد به‌طوری که مجمع خیرین سلامت، نیکوکاران را به صف کرد.  حالا اما نیازها عمیق‌تر از قبل شده چون عده‌ای با شعارهایی که ظاهر شسته و رفته حمایت از مردم را دارد دقیقا دست‌روی نقطه حساس و حیاتی مردم گذاشته‌اند.

خدمت‌رسان‌هایی که مصون نماندند

خسارت‌هایی که در آشوب‌های هفته گذشته به اموال عمومی وارد شده هنوز دقیق و کامل حساب و کتاب نشده اما این آسیب‌ها با یک حساب سرانگشتی پیداست که کمرشکن است. در متروی تهران سه روز اغتشاشگری صدمات سنگینی به قطارها وارد کرد و حتی دو مصدوم که یکی از آنها جراحات سنگینی در ریه‌هایش داشت، روی دست خانواده حمل‌و‌نقل زیرزمینی گذاشت. پیش از این آشوب‌ها خودروهای آتش‌نشان که دستگیر حادثه‌دیدگان مختلف در هر لحظه از شبانه‌روز هستند نیز از خشم افسارگسیخته هرج‌و‌مرج‌طلبان در امان نماندند به‌طوری که ۲۵ خودروی قرمز رنگ که در همه جهان به احترامش راه باز می‌کنند، تخریب شد؛ تلخ‌تر این‌که تعدادیش در آتش سوخت، امدادگر خاکستر‌شده! و تلخ‌تر این‌که تعدادی آتش‌نشان که در حوادث خاصی همچون پلاسکو برای آتش‌نشان‌ها و فداکاری‌های‌شان سینه چاک می‌دهند هیچ غمگین نشدند که چند آتش‌نشان هدف حمله‌های کور آشوبگران قرار گرفتند. پس مردم هدف‌اند و اعتراض‌ها بهانه. مگر هر که معترض است چاقو به‌دست می‌شود و قلب کسی را می‌شکافد؟ مگر هر که دلش از کم‌کاری‌ها و سوءمدیریت‌ها پر است جلوی خودروهای اورژانس و آتش‌نشانی را سد می‌کند و با یک کبریت یا جرقه فندک به یک عمر خدمات‌رسانی آنها پایان می‌دهد؟ 

​​​​​​​آیا این چوب لای چرخ امداد کردن‌ها نتیجه هیجان برآمده از حضور در جمع است یا یک انتقامگیری برنامه‌ریزی شده از مردم؟ پاسخ این سؤال‌ها را مردمی که کف خیابان و در میدان، ماجراها را دنبال می‌کنند، خوب‌می‌دانند. 

آوید طالبیان - گروه جامعه روزنامه جام جم