دولت حسن روحانی در مسیر رفع تحریم‌ها به جای آنکه بر مواضع اصولی ایران تأکید کند، سعی می‌کرد گفت‌وگو با غربی‌ها به نتیجه برسد ولو نتیجه‌ای بد.

آنها که دیپلماسی را التماسی می‌خواستند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت پرهیز از دیپلماسی التماسی خط‌مشی‌ای روشن برای چگونگی پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. رهبر انقلاب در سخنان اخیر خود تفاوت میان سیاست التماسی و تمامل خردمندانه با دنیا را ترسیم کردند تا بعد از این مسئولان تصور نکنند ارتباط با کشورهای مختلف به معنای امتیازدهی به آنان است؛ شیوه‌ای که به وضوح در دولت‌های یازدهم و دوازدهم مشاهده می‌شد.

دولت حسن روحانی با شعار رفع تحریم‌های بین‌المللی روی کار آمد و مردم هم به همین دلیل به او روحانی رأی دادند. شعار رفع‌ تحریم‌ها خوب بود و هیچ کس در اصل این شعار ایرادی نداشت؛ چه آنکه امروز هم همه تلاش دولت و مجلس انقلابی برای رفع تحریم‌هاست اما روش روحانی، ظریف و همراهانشان در تحقق این مهم اصل هدف را به حاشیه راند. آنها در ابتدا کوشیدند در گفت‌وگو با کشورهای غربی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل را رفع کنند اما در مسیر وقتی مشاهده کردند، غربی‌ها به جای گفت‌وگوی مبتنی بر احترام و به رسمیت‌شناختن حقوق مردم ایران، زیاده‌خواهی می‌کنند، تن به خواسته‌های ایشان دادند. کار تا جایی پیش رفت که ظریف و روحانی مذاکره را برای ادامه مذاکره و ادامه مذاکره را صرفا برای به دست‌آوردن نتیجه می‌خواستند؛ خواه هر نتیجه‌ای و با هر کیفیتی. نتیجه‌اش هم البته برجامی شد که هیچ ضمانت اجرایی نداشت. در همان زمان رهبر انقلاب تأکید می‌کردند که آمریکا بدعهد است و نباید به این کشور اعتماد کرد اما ظریف با جان‌کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا قدم می‌زد و لبخند به او هدیه می‌داد! روحانی هم در حاشیه نشست سالانه سازمان ملل با اوباما دست می‌داد تا همه اینها را تحت عنوان دیپلماسی فعال به ملت غالب کنند!

گذشت و برجام امضا شد و به محض تغییر دولت در آمریکا، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت این کشور، آمریکا را از برجام خارج کرد و تحریم‌های گسترده‌ای هم علیه ایران وضع کرد و گفت که هر کشوری با ایران ارتباط داشته باشد، رنگ دلار آمریکا را نخواهد دید. کشورهای زیادی هم به دلیل ترس از مناسبات تجاری خود تحریم‌های آمریکا را رعایت کردند و فشار بر ایران به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. در همین اوضاع و احوال بودیم که روحانی منتقدان برجام را به طعنه «دلواپس» می‌خواند و هر کسی که کوچک‌ترین نقدی را مطرح می‌کرد، بی‌سواد خطاب می‌کرد. استهزای منقدان کار هر روزه روحانی بود و ظریف هم همواره با پرخاش نسبت به منتقدان برخورد می‌کرد که گویی آنها باعث خروج آمریکا از برجام شده بودند.

روحانی و ظریف اما سیاست التماسی خود را رها نمی‌کردند و بار دیگر و با روی کار آمدن دولت بایدن تنها مسیر را گفت‌وگوی مجدد می‌دانستند. کسی با گفت‌وگوی مجدد هم مشکلی نداشت اما آنها در دور تازه گفت‌وگوها برای احیای برجام بر همان مسیر پیشین خود حرکت می‌کردند. دولت سیزدهم که روی کار آمد سیاست دیپلماسی واقع‌بینانه در دستور کار قرار گرفت. ایران عضو دائم پیمان شانگهای شد، پول‌های بلوکه‌شده در کره آزاد شد و هر وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا کشورهای غربی بر ایران فشارها را تشدید می‌کردند، ایران نیز از ابزارهای قانونی خود مانند خاموش‌کردن دوربین‌های آژانس بهره می‌برد. امروز مدعیان دیپلماسی فعال اما به واقع اجراکنندگان دیپلماسی التماسی دولت را متهم می‌کنند که چرا مذاکرات احیای برجام به نتیجه نرسیده است؛ خطاب به آنها باید گفت برجام و همه مشکلات متعاقب آنها آشی است که شما پخته‌اید، پس صبر کنید تا این‌بار نه با دیپلماسی التماسی بلکه با دیپلماسی انقلابی مشکلات ناشی از تصمیم‌های شما رفع شود.