انگار آذر منصوری حریف، رقیب و دشمن واقعی ایران را اشتباه گرفته است و نمی‌داند که این آمریکایی‌ها و اروپایی بودند که از برجام خارج یا آن را اجرا نکردند نه حاکمیت ایران.

سیاست ماکیاولیستی به سبک رئیس جبهه اصلاحات
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: آذر منصوری از وقتی رئیس جبهه ایران شده است مدام مصاحبه می‌کند، یادداشت می‌نویسد و توئیت می‌زند. او سعی می‌کند به منتقدانش به ویژه منتقدان اصلاح‌طلبش نشان دهد که چیزی در چنته و حرفی برای گفتن دارد اما وقتی هم قلم به دست می‌گیرد، بد می‌نویسد و هنوز هم نمی‌تواند سره را از ناسره، خوب را از بد و دشمن را از دوست تشخیص دهد. نمونه‌اش یادداشت اخیر او در روزنامه «اعتماد» است. او حالا درباره سیاست خارجی اظهارنظر می‌کند و می‌گوید که حاکمیت باید ضرورت احیای برجام را درک کند و بداند که احیای برجام فرصتی در اختیار ایران است که اگر از دست برود، مخاطراتی جدی پیش‌ روی ایران خواهد بود.

او حاکمیت را نصیحت هم می‌کند که از اتکاء به شرق دور شود و با غربی‌ها هم ارتباط داشته باشد.  او حتی مدعی می‌شود: «اتکا به رای چین و روسیه و این نگاه به شرق که اساسا نفی رویکرد نه شرقی و نه غربی است، باعث شده این دو کشور بتوانند با کارت ایران هر طور و در هر زمان که بخواهند، بازی کنند».

منصوری در پایان هم به زعم خود هشدار می‌دهد که اگر در قالب برجام مذاکرات به نتیجه نرسد، پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت می‌رود و دیگر با یک برجام و دو برجام و چند برجام هم کشور از این مهلکه جان سالم به در نمی‌برد.

سخنان آذر منصوری سراسر از ایرادات فاحش، ادعاپردازی و تحریق حقیقت است. مشخص هم نیست که آیا او حتی به صورت نسبی به تاریخ یک دهه سیاست خارجی ایران تسلط ندارد یا آنکه خود را به ندانستن می‌زند؟

اولا منصوری می‌گوید که حاکمیت باید ضرورت احیای برجام را درک کند و مشخص نمی‌کند که آیا حاکمیت در چندسال اخیر اجازه به نتیجه‌رسیدن مذاکرات را نداده است؟ او با چه مستندی چنین القاء می‌کند که ایران مانع به دست‌آمدن نتیجه در مذاکرات احیای برجام شده است؟ البته شاید منظور او این است که به هر قیمتی ولو دادن باج‌های سنگین نتیجه حاصل شود که چنین هدفی حتما با سیاست‌های کلی نظام فاصله‌ بسیار زیادی دارد.

ثانیا، منصوری مدعی می‌شود که اتکاء ایران به روسیه و چین باعث شده این دو کشور با کارت ایران هر طور که می‌خواهد بازی کنند. این هم حرف نادرستی است زیرا اتفاقا این دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان یعنی دولت حسن روحانی بود که سیاست یک‌جانبه‌گرایی در سیاست خارجی را پیش گرفته بود و کار را تا جایی پیش برد که ارتباط ایران با چین به عنوان بزرگ‌ترین شریک‌ تجاری‌اش متزلزل شود تا حدی که روحانی برخوردهای زننده‌ای با رئیس‌جمهور چین داشت و یک سال آخر دولت دوازدهم با قهر چینی‌ها همراه شد و چینی‌ها مرتب می‌گفتند که ایران از زمانی که برجام امضا شد، دیگر به شرکای تجاری قدیمی‌اش توجهی نمی‌کرد. همه اینها در حالی است که دولت سیزدهم ضمن ادامه‌دادن مذاکرات با غربی‌ها و دوری از ایجاد هرگونه تنشی با آنها هم با روسیه و چین و هم با کشورهای خاورمیانه، آفریقا، آمریکای لاتین، شبه‌قاره هند و... ارتباطات خود را گسترش داده است و این چه‌طور یک‌جانبه‌گرایی‌ای است که شرق و غرب عالم را در برمی‌گیرد؟

رئیس جبهه اصلاحات همچنین می‌‌گوید که اگر برجام احیا نشود، خطرات مهلکی در انتظار ایران است و انگار یادش رفته است که همان برجامی که در دولت مورد حمایتش امضا شد، باعث این میزان گرفتاری شد که اگر در آن توافقنامه ضمانت اجرایی واقعی برای بیرون آمدن کشورهای عضو قرار می‌داد، عملا هیچ کشوری نمی‌توانست به تعهداتش عمل نکند یا یک‌شبه از برجام بیرون آید.

با این همه انگار آذر منصوری حریف، رقیب و دشمن واقعی ایران را اشتباه گرفته است و نمی‌داند که این آمریکایی‌ها و اروپایی بودند که از برجام خارج یا آن را اجرا نکردند نه حاکمیت ایران.