ائتلاف کامل نیروهای انقلاب سخت بود اما بالاخره محقق شد؛ با وجود این، برخی این ائتلاف را مختص شب انتخابات می‌دانند .

مجلس آینده روحانی را استیضاح نمی‌کند
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 معتقدند اضلاع ائتلاف هر کدام در مجلس اهداف و سیاست‌های خود را دنبال می‌کنند، در عوض کسانی هم هستند که می‌گویند  ائتلاف پابرجا می‌ماند تا در انتخابات ریاست‌‌جمهوری نیروهای انقلاب پیروزی خودشان را تکمیل کنند.بیژن مقدم، تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید ائتلاف نیروهای انقلاب آثار مثبت و منفی داشت؛ مثبتش آن بود که 30 بر هیچ در تهران به پیروزی رسید اما آثار منفی‌اش این بود که پایداری پا روی اصولش گذاشت و شورای ائتلاف نیز از سازوکارهای طراحی شده عدول کرد.

 

روز پایانی تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که جبهه پایداری قبول کرد به شورای ائتلاف ملحق شود، با این اتفاق لیست وحدت شکل گرفت. به نظر شما آن روز چه اتفاقی افتاد که پایداری از موضع خودش عقب نشست و راضی به ائتلاف شد؟

فرایند ائتلاف طولانی بود، از ماه‌ها قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی تلاش‌های مختلف صورت گرفت اما همه این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند. جبهه پایداری با تکیه بر بخشی از عقاید و اصولش معتقد بود که وارد ائتلاف نمی‌شود و لیست مستقل می‌دهد. آن‌ها خط قرمزهایی را تعیین کرده بودند و می‌گفتند تحت هیچ ‌شرایطی از این خطوط عبور نمی‌کنند. 

خطوط قرمز آنها چه بود؟

برخی خط قرمزهای جبهه پایداری درباره آدم‌ها بود. می‌گفتند تحت هیچ‌ شرایطی تن نمی‌دهیم که فلانی و فلانی در لیستی باشند که ما زیر آن را امضا می‌کنیم. مقاومت‌های پایداری ادامه داشت تا آنکه بالاخره در دقیقه 90 وحدت شکل گرفت و انتخابات با پیروزی کامل لیست «وحدت» به پایان رسید اما این پیروزی موجب شد که امروز دیگر کسی برای آسیب‌‌شناسی و بررسی نقاط قوت و ضعف به عقب برنگردد. 

به نظر شما چه نکاتی را باید بررسی دوباره کرد؟

بازگشت و بررسی دوباره مسیر ائتلاف به ما آثار مثبت و منفی ائتلاف را نشان خواهد داد. آثار مثبتش این بود که 30 نامزد لیست وحدت رأی آوردند و همگی راهی مجلس شدند. اگر ائتلاف نبود، شاید نتیجه دیگری در انتخابات رقم می‌خورد اما از دو جهت این ائتلاف موجب انهدام دو وجه در دو بخش شد. نخست سازوکار شورای ائتلاف  نیروهای انقلاب اسلامی دچار چالش کرد. وقتی قرار شد در دقیقه 90 شورای ائتلاف با پایداری به لیست وحدت برسد، دیگر بحث بر سر رعایت مؤلفه‌های سازوکار طراحی‌شده نبود چون دو طرف آن را کنار گذاشتند و با هم روی افراد مذاکره کردند که چطور روی 30 نامزد نهایی به اشتراک نظر برسند. اول صحبت از 13 نامزد جبهه پایداری بود و طرف مقابل بر قبول چهار نامزد اصرار داشت. بعد پایداری از 10 نامزد صحبت کرد که نهایتا دو طرف بر قبول هفت نامزد از سوی جبهه پایداری توافق کردند؛ پس تقریبا سازوکاری که ماه‌ها برای آن زحمت کشیده شده بود، کنار رفت. نکته دوم آن بود که پایداری دائم می‌گفت اصولی دارد که به‌هیچ‌عنوان پا روی آن‌ها نمی‌گذارد اما وقتی ائتلاف را پذیرفت، معنایش آن می‌شود که جبهه پایداری هم اصول اش را تغییر داد؛ البته شاید هر دو طرف برای تصمیمی که گرفتند توضیحاتی دارند که بعدها مطرح می‌کنند.

جبهه پایداری فقط برای روز انتخابات وارد ائتلاف شد یا زمان بیشتری خود را متعهد به چارچوب‌های ائتلاف می‌داند؟

آینده خیلی روشن نیست. ما که تحولات سیاسی را رصد می‌کنیم به تحولات با بیم و امید می‌نگریم؛ البته بیشتر گذشته را می‌بینیم تا مشخص شود گذشته چه روالی را به ما نشان می‌دهد. تجربه گذشته نشان می‌دهد امکان دارد دو جریان یک لیست انتخاباتی را تأیید کنند و در قالب ائتلاف به‌صورت مشترک به صحنه بیایند اما بعد از آنکه مجلس شورای اسلامی آغاز به کار کرد، چالش‌هایی بین آنها به وجود آید.

این  چالش‌ها کجا بروز و ظهور می‌کند؟

در تشکل فراکسیون‌ها، انتخابات هیأت‌رئیسه مجلس، انتخابات هیأت‌رئیسه کمیسیون‌ها، نوع رأی‌دهی به طرح‌ها و لوایح و... بروز و ظهور می‌کند؛ البته امیدواریم چنین اتفاقی نیفتد اما در گذشته شاهد اتفاقات مشابه بودیم.

آیا برای انتخابات ریاست‌‌جمهوری همین ائتلاف شکل‌گرفته بین نیروهای انقلاب پایدار خواهد ماند؟

در این ائتلاف یک‌سری زیرساخت‌ها وجود دارد که قابل ارتقا و رشد خواهد بود. بخش‌هایی از این سازوکار با توجه به موفقیتش در انتخابات مجلس می‌تواند برای انتخابات ریاست‌‌جمهوری نیز به کار گرفته شود اما انتخابات ریاست‌‌جمهوری قواعد و مدل خاص خود را دارد؛ بنابراین به‌کارگیری مدل کامل انتخابات مجلس برای انتخابات ریاست‌‌جمهوری بی‌معنی است. اصل تشکیلات و نگاه حداکثری به وحدت دارای زیرساخت‌های خوبی بود که در انتخابات مجلس بین نیروهای اصول‌گرا شکل گرفت و از همین‌ها می‌توان برای تعریف سازوکار ورود به انتخابات ریاست‌‌جمهوری استفاده کرد.

به نظر شما اضلاع ائتلاف نیروهای انقلاب به محض آغاز به کار مجلس ضمن حفظ همبستگی درونی تمام توجه خودشان را بر دولت روحانی می‌گذارند یا آنکه هرکدام تلاش خواهند کرد با تأثیرگذاری بیشتر بر معادلات تقنینی و عملکردی قوه مقننه، موقعیت نامزد مطلوب خودشان را در انتخابات ریاست‌‌جمهوری تقویت کنند؟

اولین چیزی که مجلس یازدهم باید به آن توجه کند، بحث میزان مشارکت مردم در انتخابات است که در این دوره ما شاهد کاهش مشارکت مردم در انتخابات بودیم. کاری که مجلس یازدهم باید انجام دهد، تغییر ذهنیت مردم درباره کارکرد و کارآمدی مجلس است. تعداد زیادی از مردم در انتخابات شرکت نکردند و وقتی علت را می‌پرسیدیم، می‌گفتند مجلس کاره‌ای نیست و کاری نمی‌تواند انجام دهد. 

مجلس آینده اگر نگاهی هم به انتخابات 1400 دارد، حتما باید کارآمدی از خود نشان دهد. معتقدم کارآمدی مجلس به درگیری و سرشاخ‌شدن هر روز با دولت آقای روحانی نیست. اگر چنین اتفاقی بیفتد، اشتباه محض است. مجلس باید به دولت کمک کند و در عوض از اختیارات قانونی خودش برای حل مشکلات مردم استفاده کند. اگر مجلس آینده از روز اول دعوا با دولت و سوال از رئیس‌جمهور را در دستورکار قرار دهد و بعد بخواهد به سمت استیضاح آقای روحانی و رأی به عدم‌کفایت او برود، نشان از کارآمدی‌اش نخواهد بود.

اما برخی از نمایندگان خیلی صریح رسالت خود را در نمایندگی، استیضاح و برکناری آقای روحانی اعلام کرده‌اند. به نظر شما آنها در دوره آینده چه رویکری از خود نشان می‌دهند؟ 

البته همیشه در ادوار گذشته مجلس نمایندگانی را داشتیم که حرف‌های تند می‌زدند؛ اولین چیزی که باید ببینیم این است که وزن این افراد در مجلس چقدر است. هم‌اکنون ارزیابی دقیقی از این مساله ندارم. معتقدم با آغاز به کار مجلس، خیلی سریع وزن دقیق گروه‌ها در مجلس آینده مشخص خواهد شد و آنجا مشخص می‌شود که با چه مجموعه‌ای و با چه وزنی مواجه هستیم. اگر  آنها وزن معناداری داشتند، قطعا دنبال تشکیل فراکسیون مستقل می‌روند اما اگر نداشتند، سعی می‌کنند در کنار دیگران باقی بمانند و آنها را برای جلوبردن اهدافشان قانع کنند. در مجموع بعید می‌دانم مجلس آینده تن به مواضع رادیکال و تند مثل اسیتضاح رئیس‌جمهور بدهد، چون به صلاح کشور نیست.