یکی از نقاط ضعف جدی ظریف ابن بود که وزارت «امور خارجه» را به وزارت «امور برجام» تقلیل داد. اقدامی که خسارت های فراوانی در پی داشت و تنها در یک قلم، ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مشرق -روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «آیا ظریف رئیس جمهور آینده است؟» نوشت:«از همان آغاز وزارت دکتر ظریف که همراه شد با واگذاری کامل پرونده مذاکرات هسته‌ای به وزارت امور خارجه، دکتر ظریف در قامت یک منجی ‌برای ایران مطرح شدند. فضاسازی‌های رسانه‌ای شخص دکتر ظریف و استفاده زیرکانه از رسانه برای نمایش هرچه بیشتر نقش اثرگذار ایشان در فرآیند مذاکرات را می‌توان سیاست تبلیغاتی بسیار اثرگذار دانست. دکتر ظریف در پایان مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ و توافق برجام، تبدیل به دیپلمات منجی شدند. محمدجواد ظریف را باید وزیر دپیلمات هنرمند و پرستیژگرا دانست که بخش مهمی از وظایف کاری خود را با بهره‌گیری از هنر سیاسی و دیپلماسی خود انجام می‌دهد و بهترین سیاستگذار در این زمینه هستند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:« اکنون که تنها یک سال تا برگزاری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران زمان باقی مانده و مقبولیت و مشروعیت اغلب شخصیت‌های حامی دولت کنونی و طیف اصلاح‌طلبان در افکار عمومی دچار افت شده و افرادی مانند اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف نیز شانسی برای کسب رأی ندارند و از سوی دیگر طیف جوان حامی دولت مانند: محمدجواد آذری‌جهرمی و سورنا ستاری نیز تنها کاندیدای فضای مجازی هستند، شانس محمدجواد ظریف از همه گزینه‌های احتمالی طیف طرفدار دولت کنونی و اصلاح‌طالبان برای کسب رأی، بیشتر است. نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال (بسیار کم) رأی آوردن دموکرات‌ها در این انتخابات نیز می‌تواند یک امتیاز مثبت برای اعلام کاندیداتوری و حتی کسب رأی دکتر ظریف باشد».

 

این روزنامه اصلاح طلب، با این ادعا که «ظریف منجی مردم ایران بوده»! وی را برازنده ریاست جمهوری ایران در سال ۱۴۰۰ نامیده است. پیش از این «سید محمود دعایی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری عجیب گفته بود:«تاریخ گواهی می‌دهد که انسان‌های بزرگ و اولیای الهی چه سختی‌هایی را متحمل شدند. به راستی محمدجواد ظریف در عصر ما یکی از اولیای الهی است که در خانواده‌ای مذهبی متولد شد و در مدرسه علوی تحصیل کرد و در آمریکا به تحصیل پرداخت و هرچه بیشتر به میهن و دین باورمند شد».

حفظ عزت و اقتدار، یکی از فاکتورهای اساسی در سیاست خارجی است، اما متاسفانه آقای ظریف در ۷ سال اخیر نتوانست در این خصوص کارنامه قابل قبولی ارائه کند.

برای نمونه، در سال ۹۴ فاجعه بزرگ منا رخ داد و حدود ۶۰۰ زائر ایرانی در این حادثه تلخ به شهادت رسیدند. انفعال وزارت خارجه دولت روحانی و بی توجهی ظریف به غرور ملی ایرانیان موجب شد تا رژیم آل سعود در جایگاه طلبکار نشسته و گستاخی کند. زانو زدن وزیر امور خارجه در مقابل امیر کویت برای صدور وزیرا برای سفر هیات ایرانی به عربستان و عدم صدور ویزا برای وزیر فرهنگ دولت یازدهم از جمله ااتفاقات تأسف برانگیز در آن مقطع بود. سعودی‌ها حتی به ظریف در مورد فاجعه منا اجازه ملاقات هم ندادند.

ظریف-بهمن ۹۴- به فاصله کوتاهی از فاجعه منا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه آل‌سعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید...۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!

در یک نمونه دیگر، ظریف- بهمن ۹۶- توسط آلمانی‌ها با ندادن بنزین به هواپیمایش تحقیر شد، اما مجدداً سال ۹۷ به کنفرانس مونیخ رفت و سخنرانی کرد اما حتی یک جمله از دیپلمات خود (آقای اسد الله اسدی دبیر سوم سفارت اتریش) دفاع نکرد که. دیپلماتی که تیرماه ۹۷ در اقدامی غیرقانونی توسط آلمانی ها بازداشت و سپس به بلژیک منتقل شد و همچنان به صورت غیرقانونی در بازداشت است.

یکی از نقاط ضعف جدی ظریف ابن بود که وزارت «امور خارجه» جمهوری اسلامی ایران را به وزارت «امور برجام» تقلیل داد. اقدامی که خسارت های فراوانی در پی داشت و تنها در یک قلم، ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد