روی کار آمدن دوباره ترامپ نیز ممکن است برای همیشه موضوع مذاکره را منتفی کند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آرمان ملی: «دوباره رئیس‌جمهور شوم ایران برای توافق باید هزینه بیشتری بدهد!» این جمله را رئیس‌جمهور آمریکا در یک سخنرانی در جمع هوادارانش بیان می‌کند، البته با این بهانه که باز هم موضوع تمایلش برای مذاکره با ایران را پیش بکشد. ترامپ در تمام این مدت با مطرح کردن مساله ایران به عنوان تهدید علیه امنیت بین‌المللی، کارا نبودن برجام، ادعای تلاش کشورمان برای دستیابی به موشک‌های بالستیک با نیات جنگ‌طلبانه و اعمال فشار و تحریم‌های بیشتر سعی کرده است تا تهران را وادار به مذاکراتی دوباره و بسیار فراتر از توافق هسته‌ای کند و سپس با این استدلال، به جامعه بین‌المللی بقبولاند که او در نهایت می‌تواند مانع آنچه دخالت ایران در کشورهای منطقه و حمایت از گروه‌های تروریستی می‌خواند، شود. موضوعاتی که بی‌تردید همگی می‌توانند به عنوان دستاوردی مثبت برای انتخابات آینده او به شمار آیند. از همین رو اظهار تمایل ترامپ به مذاکره با ایران در آستانه انتخابات 2020 موضوع تازه‌ای نیست. اما شاید بخش دوم گفته‌های اخیرش در ایالت اکلاهما را بتوان از منظر تازه‌تری دید؛ آنجا که وی مدعی شده: «ایران منتظر است که جو بایدن سناتور دموکرات آمریکایی و رقیب انتخاباتی او در انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا پیروز شود». ترامپ گفته است: «ایران به شدت خواستار انجام دادن یک توافق است اما جان کری و بقیه به آنها می‌گویند منتظر باشید ترامپ ببازد، آن وقت صاحب آمریکا خواهید شد. من گفتم ما می‌توانیم صبر کنیم. شما می‌توانید صبر کنید اما بعدا که من پیروز شوم هزینه بیشتری را برای توافق خواهید پرداخت».

ایران منتظر بایدن است؟

اما به راستی جو بایدن همان معاون مشهور اوباما کسی است که ایران منتظر آمدن اوست؟ هرچند به تعبیر دونالد ترامپ این آمدن امکان‌پذیر نخواهد بود، چون خود وی پیروز انتخابات می‌شود. رئیس‌جمهور فعلی آمریکا در حالی موضوع انتظار ایران برای روی کار آمدن دموکرات‌ها را مطرح می‌کند که شرایط امروز کشور به ویژه بعد از قطعنامه شورای حکام علیه تهران، خاص‌تر شده است. نخستین قطعنامه سازمان ملل علیه ایران در پسابرجام به عقیده بسیاری به معنای همان پایان برجامی قلمداد می‌شود که ترامپ از آن سخن گفته بود و این به معنای آغاز یک مذاکره جدید چه با وجود دونالد ترامپ، چه بدون اوست. مخصوصا آنکه خیلی پیش از این قطعنامه، شخص جو بایدن یعنی همان کسی که به ادعای ترامپ، ایران آرزوی آمدن و رئیس‌جمهور شدنش را دارد نیز از لزوم تغییر در برجام سخن گفته بود. تونی بلینکن، مشاور امور خارجی «جو بایدن» نیز پیش از این گفته بود: «بایدن به دنبال بهبود توافق موجود یا انعقاد یک توافق جدید با ایران است. ایران باید به برجام بازگردد. در این صورت بایدن با استفاده از همان توافق قبلی به دنبال تواففی بلندمدت است‌». اظهاراتی دوپهلو، که فحوای آن این است: «بایدن نیز قرار نیست به برجام پایبند باشد»، حتی با بازگشت ایران به قبل از پنج گام کاهش تعهدات برجامی‌اش. به عبارتی بایدن هم در صورت ریاست‌جمهوری، به میراث رئیس سابق خود اوباما پایبند نخواهد بود و در واقعیت همانی را می‌خواهد که ترامپ می‌گوید؛ «یک مذاکره و توافق دوباره». جو بایدن اگر‌چه در سخن و البته در ردای جایگاه سیاسی‌اش، یک‌تنه در مقابل یکی از جنجالی‌ترین روسای تاریخ آمریکا ایستاده، اما در عمل در قبال برجام و مذاکرات دوباره چندان راهش جدای از ترامپ نیست. حتی اگر خودش در کنار اوباما از بانیان برجام باشد. در حالی که ایران در تمام این مدت تلاش داشت تا بگوید چون آمریکا از برجام بیرون رفته است یا ایران به آنچه در برجام می‌خواست نرسیده است، گام‌های کاهش تعهدات برجامی را برداشته، اما بایدن اعلام می‌کند اولا ایران باید به برجام بازگردد و از طرفی دیگر به دنبال اهداف و توافقی فراتر از برجام می‌گردد. مواردی که شاید خود گویای این مطلب باشد که برخلاف اظهارات ترامپ در اوکلاهما آنقدرها هم نباید ایران را مشتاق برای آمدن بایدن دانست.

اگر ترامپ در دور دوم روی کار بیاید چه خواهد شد؟

با این اوصاف آیا باید سخنان دونالد ترامپ را مبنی بر اینکه باید در همین دوره با او به مذاکره نشست، پذیرفت؟ شاید هم ایران با علم به از میان رفتن برجام، چه با وجود بایدن، چه با وجود ترامپ است که مذاکره با بایدن را به مذاکره با ترامپ ترجیح می‌دهد؟ اگر ترامپ در دور دوم باز هم رئیس‌جمهور شد آن موقع تکلیف چیست؟ داوود هرمیداس باوند استاد حقوق بین‌الملل در پاسخ به این سوالات و اینکه آیا واقعا مذاکره در دور دوم ترامپ دارای هزینه‌های زیادتری از امروز برای ایران خواهد بود، به «آرمان ملی» گفت: «اینکه در حال حاضر مذاکره با ایران به عنوان یک برگ برنده و حتی مطلبی حیاتی در عرصه سیاست برای رای آوری ترامپ محسوب می‌شود غیر‌قابل‌انکار است. اما فراموش نکنیم که بعد از دور دوم ریاست‌جمهوری، دور سومی برای ترامپ وجود ندارد که باز هم به دلیل جنبه‌های تبلیغاتی آن، خود را مشتاق به مذاکره با ایران نشان دهد. در آن صورت آنچه در بعد از 2020 روی می‌دهد قطعا اعمال فشارهای بیشتر به کشورمان بدون توجه به موضوع مذاکره است». وی با تاکید براینکه حتی با رئیس‌جمهور شدن بایدن نیز برجام فعلی باقی نخواهد ماند، گفت: «اگرچه برجام از آن دموکرات‌هاست، اما حتما تغییراتی در آن صورت خواهد گرفت، ازهمین رو اینکه عده‌ای از جمله ترامپ می‌گویند ایران منتظر آمدن بایدن است به این معنا نیست که روی کار آمدن بایدن به معنای بازگشت به دوران اوباما است. با وجود بایدن هم در هر صورت شاهد مذاکرات جدیدی خواهیم بود. اما موضوع بر سر این است که اگر جای بایدن، ترامپ دوباره بر سر کار بیاید حتی مذاکراتی را که امروز از آن سخن می‌گوید فراموش خواهد کرد. احتمالا مقصود ترامپ از هزینه‌های بیشتر برای ایران در صورت عدم‌مذاکره با وی در دور اول ریاست‌جمهوری نیز همین است». باوند اضافه می‌کند: «امروز دست و پازدن ترامپ برای مذاکره صرفا برای انتخابات است و بعید به نظر می‌رسد در صورت رسیدن دوباره به جایگاه ریاست‌جمهوری به یاد مذاکره بیفتد. از همین روست که انتظار می‌رود، اگر ایران وارد مذاکره با دونالد ترامپ در این دور نشود و دست بر قضا او دوباره بر سر کار بیاید، شاهد فشارهای بیشتر علیه کشورمان باشیم چون آن زمان هیچ نیازی نیست تا ترامپ برای مردم خودش، حتی نمایش یک انسان صلح‌جو یا اهل گفت‌وگو را اجرا کند و به فکر جمع کردن رای باشد». با این تفاصیل به نظر می‌رسد اساسا از این پس قرار نیست برجام نقش واکسنی برای تهران باشد تا ایران در برابر هر اقدامی مصون بماند؛ حال چه در آینده بایدن بر سر کار باشد، چه ترامپ. از همین روست که برخلاف اظهارات ترامپ، انتظار برای آمدن بایدن از سوی ایران را نباید مطابق با منطق دانست، اما از زاویه‌ای دیگر روی کار آمدن دوباره ترامپ نیز ممکن است برای همیشه موضوع مذاکره را منتفی کند.