هندرسون در پایگاه کنگره آمریکا در مورد خشم رژیم صهیونیستی از تحرکات دیپلماتیک در مورد ایران نوشته است.

خشم رژیم صهیونیستی از تحرکات دیپلماتیک ایران
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

سیمون هندرسون در هیل نوشت: یک توافق دیپلماتیک با ایران، بطور فزاینده ای محتمل تر می شود و به موازات آن چالشی دیپلماتیک با اسراییل شکل می گیرد. اکنون، پایداری خاورمیانه یک موضوع قابل بحث است.

با توجه به گزارش روز گذشته وال استریت ژورنال که می گوید دولت بایدن آماده برداشتن تحریم های کلیدی علیه ایران است، باید گفت گه تغییر مهمی در سیاست کاخ سفید نسبت به دوران ترامپ در حال شکل گیری است. به بیان دیپلماتیک، آمریکا اکنون می تواند اینگونه استدلال کند که تلاش دارد به جای پیروزی در یک هماوردی، به مدیریت مسئله بپردازد.

به نظر نمی رسد این تدابیر، خوشایند اسراییل باشد که باور نمی کند که ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست و نیز نگران حمایت ایران از حماس، حزب الله، دولت بشار اسد، شبه نظامیان شیعه در عراق و شورشیان حوثی در یمن است. این فهرست، بسیار بلند است همچنانکه برد موشک ها و پهپادهایی که تهران برای متحدان و نیابتی هایش فراهم می کند. موشکی سوری که در دل شب در مسیر رآکتور هسته ای دیمونای اسراییل شلیک شد، یک نمونه از مجموعه گزینه هایی است که ایران آماده کرده است.

در این پس زمینه، می توان اهمیت سفر هفته آینده مقام های اسراییلی به واشنگتن را دریافت: مشاور امنیت ملی، رییس ستاد ارتش، رییس اطلاعات ارتش و مدیر سازمان موساد اسراییل. آنها می خواهند آگاهی روشنی درباره گفتگوهای رابرت ماللی، گفتگوگر آمریکایی و تیم وی با ایران به دست آورند. هم واشنگتن و هم اورشلیم تا حد ممکن، به گفتگو میان خود نگاه مثبتی دارند.

حال سوال این است: چه رخ داده است؟- جدای از روی کار آمدن دولت تازه ای در آمریکا که خود را ضد ترامپ دانسته و دربردارنده افراد بسیاری است که به شکل گیری برجام کمک کرده و آن را یک موفقیت مهم سیاست خارجی باراک اوباما می دانند. به زبان ساده، یک احتمال بسیار نیرومند این است که عربستان سعودی (به دولت بایدن) روی خوش نشان داده است. محمدبن سلمان که عملا حاکم عربستان است، به درکی واقع بینانه رسیده که باید رابطه متفاوتی با دولت بایدن داشته باشد، در قیاس با رابطه واتز اپی اش با جیرد کوشنر داماد ترامپ.

گزارش فایننشال تایمز درباره تماس دیپلماتیک ریاض و تهران به میانجیگری خوب دولت عراق، این خبر (یعنی تغییر در رویکرد سعودی ها) را درز داد. البته تقریبا با اطمینان می توان گفت که بی اعتمادی بن سلمان به ایرانیان، کمتر نشده بلکه برای او، این هزینه کوچکتری است اگر از عدم پذیرش اجتماعی اش در واشنگتن ۲۰۲۱، کمی کاسته شود، جایی که هنوز هم در محافل حزب دمکرات، نام او مترادف است با قتل جمال خاشقچی. از این گذشته، ریاض هنوز هم زیرساخت های نوپای هسته ای، احتمالا صلح آمیز، خود را در پستو دارد.

برای بسیاری، شگفتی در اینجاست که برخی از این تحرکات دیپلماتیک، نتیجه آشکار فشار بر ایران نیست؛ کشوری که اقتصادش با تحریم های آمریکا زمین گیر شده است. در جبهه هسته ای، ایران مدعی است که پسرفت موقتی را که به دلیل قطع برق ناشی از خرابکاری اسراییل در سایت نطنز پیش آمده بود، بازیابی کرده است. این ادعا، درست باشد یا نه، همراه با اعلام افزایش سطح غنی سازی ایران به سطحی که تاکنون سابقه نداشته، یعنی ۶۰ درصد، توجه جهان را به خود جلب کرد. بکارگیری سانتریفیوژهایی که گمان می رفت در چارچوب برجام تنها به کار پژوهش محدود شده اند، تنش را افزایش داد. با اینحال، استفاده از ساختمان و سانتریفیوژهایی که از حملات هوایی هم مصون نیستند، به این ادعا اعتبار بخشید که غنی سازی تازه، اهدافی صلح آمیز دارد و یک پرش ناگهانی به سمت بمب نیست.

مباحث عمومی درباره توانمندی های هسته ای ایران هم، مکرر در مکرر دچار سردرگمی شده است: هرچه هم که ایران به انباشت اورانیوم ۲۳۵ نزدیک باشد، هنوز عملا چندسالی با ساخت یک بمب هسته ای فاصله دارد. با اینحال، از نظر برخی، آنچه یک تغییردهنده مهمتر بازی است، همانا انجام یک آزمایش هسته ای است که شاید ظرف چند هفته یا چندماه پس از انباشت مواد شکافتی، امکان پذیر باشد. در سال ۱۹۹۸، زمانی که هند و پاکستان آزمایش های هسته ای خود را انجام دادند، یک مقام ارشد بریتانیایی به من گفت که هر دو کشور برای رسیدن به توانایی انجام یک حمله هسته ای، نیاز به آزمایش های بیشتری دارند. اما هیچ یک از این دو کشور، آزمایش دیگری انجام نداد و تردیدی هم نیست که اکنون هر دو، موشک های هسته ای عملیاتی زیادی در اختیار دارند.

شاید تنها روزنه – هرچند کمرنگ- برای خوش بینی این باشد که توسعه پهپادها و موشک های دقیق و نسبتا ارزان، انگیزه چندانی برای استفاده از سلاح های هسته ای باقی نگذارد. با اینهمه، حمله به تاسیسات نفتی و شهرهای عربستان سعودی نشان می دهد که این ابزارها هم، خاورمیانه را به جایی امن تر تبدیل نکرده اند.