فوتبال و در واقع اکثریت قریب به اتفاق ورزش‌ها، با تصمیمات و انتخاب‌های مختلف، با گذر زمان، با تغییر جایگاه ها و ... تعریف می‌شوند که گاهی ممکن است حتی مسیر تاریخ را تغییر دهند!

تغییر مسیر تاریخ؛ مسی در لاروخا، لواندوفسکی در بلکبرن
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، من مطمئنم که بسیاری از خوانندگان این مطلب درباره بعضی از این "چه می‌شد اگر‌"ها رویاپردازی داشته‌اند؛ چه درباره کیفیت فنی برخی بازیکن‌ها باشد و چه درباره شایعات نقل و انتقالاتی. در این مقاله به برخی "چه می‌شد اگر"‌هایی می‌پردازیم که در صورت وقوع، شاید می‌توانستند که تغییرات بسیاری را در مستطیل سبز رقم بزنند. چه می‌شد اگر....

1-بویان کرکیچ از استعداد خود استفاده می‌کرد

سه سال پس از حضور مسی در بارسلونا، یکی دیگر از استعدادهای نایاب دنیای فوتبال در لاماسیا دیده شد. گزارش‌های متعددی درباره بویان کرکیچ منتشر می‌شد که از آمار خارق‌العاده 900 گل زده از طرف او برای تیم‌های پایه مختلف کاتالان‌ها از زمان پیوستن او به این تیم در هشت سالگی خبر می‌داد. کرکیچ بازیکنی لاغراندام با سرعت بالا، پاهای سریع و استعداد ذاتی در باز کردن دروازه حریفان بود و سبک بازی او شباهت‌های زیادی به لیونل مسی داشت. 

پس از حضور کرکیچ در تیم اصلی بارسلونا، مقایسه او و لیونل مسی با توجه به شباهت‌های زیاد بین این دو ستاره بیشتر شد؛ اما همین مقایسه‌ها سبب افت شدید و ابتلای او به اضطراب و مشکلات سلامت روان شد که اثر معکوسی بر کیفیت فنی این ستاره اسپانیایی داشت تا او نتواند توانایی‌های خود را به نمایش بگذارد.

اگر دوران حرفه‌ای او، آن‌طور که تصور می‌شد ادامه می‌یافت؛ او بدون هیچ شکی یکی از بهترین مهاجمان نسل خود محسوب می‌شد اما افت شدید او سبب شد که الن در کنار هم‌تیمی سابق خود در بارسلونا، آندرس اینیستا، پیراهن تیم ویسل کوبه در جی‌لیگ ژاپن را به تن کند.

2-رابرت لواندوفسکی راهی بلکبرن می‌شد

به ژانویه سال 2010 برگردیم، آتش‌فشان گریمسفونت در ایسلند فراوان کرد و یک ابر خاکستر را بر فراز اروپا گستراند که سبب لغو پرواز‌های تجاری شد. از جمله پرواز‌هایی که به وسیله این اتفاق لغو شد، پرواز رابرت لواندوفسکی، ستاره لهستانی فعلی بارسلونا و آن‌روز‌های لخ‌پوزنان‌ لهستان، به مقصد انگلستان بود. قرار بود که لواندوفسکی با این پرواز، خودش را به دفتر باشگاه بلکبرن برساند تا با امضای قراردادی به جمع شاگردان سم‌آلاردایس در بلکبرن بپیوندد. اما لغو این پرواز، منجر به تغییر نظر لواندوفسکی و پیوستن او به دورتموند شد. 

ماشین گلزنی لهستانی، پس از عملکرد درخشان در دورتموند به بایرن مونیخ پیوست و موفق شد هشت عنوان قهرمانی بوندسلیگا و یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را در کارنامه خود ثبت کند و پس از هشت فصل حضور در جمع باواریایی‌ها، راهی بارسلونا شود. 

کسی چه می‌داند؛ شاید لواندوفسکی جوان می‌توانست بلکبرن را به روند خوب خود در گذشته و قهرمانی آن‌ها در لیگ جزیره برگرداند!

3-استیون جرارد در آن بازی معروف مقابل چلسی سر نمی‌خورد

برای همه طرفداران لیورپول، 24 آوریل سال 2014، روز بسیار تلخی به شمار می‌آید اما خاطره‌های مربوط به  این روز برای استیون جرارد از همه هواداران لیورپول هم تلخ‌تر است. 

بازگشت به مسیر افتخار، اولین قهرمانی لیگ جزیره بعد از 24 سال.... این‌ها فکر‌هایی بود که هواداران لیورپول را در آستانه بازی با چلسی در ورزشگاه آنفیلد امیدوار کرده بود. پس از 35 بازی، شاگردان برندن راجرز در تیم لیورپول، با 80 امتیاز بر صدر جدول لیگ جزیره تکیه زده بودند، در حالی که منچسترسیتی با سه امتیاز اختلاف در رده دوم قرار داشت. شاگردان ژوزه مورینیو در تیم چلسی هم با 75 امتیاز در جایگاه سوم جدول قرار داشتند.

اما بازی با چلسی در آنفیلد برای قرمز‌های آنفیلد خوب پیش نرفت. در نیمه دوم بازی، پاس ساده ممدو ساخو به دلیل سر خوردن کاپیتان لیورپول، به دمبابا رسید تا او اولین گل از دو گل شیر‌های لندن را به ثمر برساند. 

در ادامه رقابت‌ها، سیتی به مقام قهرمانی لیگ جزیره رسید تا رویای خداحافظی جرارد از لیورپولی‌ها با جام قهرمانی لیگ جزیره، هیچ‌گاه محقق نشود. 

اگر فرض کنیم که لیورپول در آن‌ فصل قهرمان می‌شد؛ ممکن بود اتفاقات جالبی رخ بدهد. مطرح شدن نام برندن راجرز به عنوان یک مربی سطح بالا، ماندگاری طولانی مدت رحیم استرلینگ در لیورپول و حتی شاید عدم حضور یورگن کلوپ، مربی فوق‌العاده فعلی لیورپول، در این تیم!

4- لیونل مسی برای تیم ملی اسپانیا بازی می‌کرد

علی‌‌رغم کسب مقام قهرمانی کوپا آمریکا و کسب نایب قهرمانی جام‌جهانی، رزومه لیونل مسی در رده ملی می‌توانست با انتخاب اسپانیا توسط خود او، بسیار پربارتر باشد. لیونل مسی، به واسطه پدر پدربزرگش که در ایالت کاتالونیا اسپانیا متولد شده و سال‌های حضورش در تیم‌های پایه بارسلونا، می‌توانست ملیت اسپانیایی را برای خود انتخاب کند. 

این فوق‌ستاره فوتبال دنیا، 13 سال ابتدایی زندگی خود را در کشور آرژانتین و شهر روزاریو گذراند و پس از آن در اسپانیا به زندگی خود ادامه داد. در نهایت، لیونل مسی ملیت اسپانیایی را انتخاب نکرد و ملیت آرژانتینی خود را نگه داشت. در مقطعی از دوران حرفه‌ای لیونل مسی، اسپانیا، که تعدادی از هم‌تیمی‌های لیونل مسی هم در آن حضور داشتند، به بهترین تیم فوتبال جهان تبدیل شد و دو مقام قهرمانی جام ملت‌های اروپا و یک قهرمانی جام جهانی را به افتخارات خود اضافه کرد.

هیچ شکی نیست که با اضافه شدن لیونل مسی به آن ترکیب خارق‌العاده، اسپانیا موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کرد و می‌توانست این موفقیت‌ها را برای مدت بیشتری نیز حفظ کند.

5-بارسلونا مورینیو را به جای گواردیولا انتخاب می‌کرد

به سال 2008 برگردیم؛ زمانی که فرانک رایکارد، پس از شکست سنگین در مقابل رئال مادرید در برنابئو و در نهایت واگذاری جام قهرمانی به کهکشانی‌ها، به دلیل نتایج ضعیف از بارسلونا اخراج شد. در همین حین، مورینیو به دلیل مشکلاتی که با مدیریت باشگاه به وجود آمده بود، به صورت توافقی از چلسی جدا شده بود و باتوجه به عملکرد خوب او در اولین دوره حضورش در جمع شیر‌های لندن،  ژوزه مورینیو به گزینه اصلی بلوگرانا تبدیل شد. آقای خاص، در دوره مربیگری بابی رابسون انگلیسی در بارسلونا، به عنوان مترجم او فعالیت می‌کرد و با ساختار باشگاه بارسلونا به خوبی آشنا بود. او حتی درباره عمق تیم بارسلونا، نقش‌های فردی بازیکنان و همچنین نحوه پیشرفت تیم نسبت به دوران فرانک رایکارد هم اطلاعاتی جمع‌آوری کرده بود.  

شاید اگر یوهان کرویف در پروسه انتخاب سرمربی وارد نمی‌شد، ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی بارسلونا انتخاب می‌شد. اما در نهایت، اسطوره هلندی بارسلونا، توانست خوان لاپورتا را مجاب کند که به پپ گواردیولا، که در آن مقطع از دوران مربیگری خود سرمربی تیم دوم بارسلونا بود، اعتماد کند. همان‌طور که همه ما می‌دانیم، این تصمیم در نهایت به یکی از بهترین تصمیمات لاپورتا تبدیل شد که به کسب سه‌گانه تاریخی بارسلونا و قهرمانی‌های متعدد دیگر برای بلوگرانا منجر شد. 

البته مورینیو در آخر راهی اسپانیا شد؛ اما در قالب سرمربی رقیب سنتی کاتالان‌ها، رئال مادرید. او در دوران حضورش در جمع کهکشانی‌ها، رقابت عجیب و جنجالی با گواردیولا داشت که در نوع خود جالب توجه بود. هیچ شکی نیست که اگر مورینیو به عنوان سرمربی بارسلونا انتخاب می‌شد هم به موفقیت‌هایی می‌رسید اما گواردیولا موفق شد به طرز اعجاب‌آوری سبب پیشرفت تیم بارسلونا و در راس آن، فوق ستاره آرژانتینی دنیای فوتبال، لیونل مسی شود تا بارسلونا و مسی در سطح جدیدی بازی کنند.

6-رونالدو در طول دوران حرفه‌ای خود، مصدوم نمی‌شد

رونالدو نازاریو دلیما، ملقب به مریخی، یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال دنیاست که دورانی موفق، اما پر از مصدومیت‌ داشت.

این موضوع که رونالدو علی‌رغم مصدومیت‌ دردناک و طولانی زانو، به عنوان یکی از بهترین مهاجمان تمام ادوار محسوب می‌شود؛ گواهی بر کیفیت اوست.

او با کسب دو عنوان قهرمانی جام جهانی، دو قهرمانی کوپا آمریکا، تعداد بسیار زیادی جام در رده باشگاهی با تیم‌های رئال‌مادرید، بارسلونا و اینتر میلان و همچنین کسب دو توپ طلا، افتخارات بسیار زیادی را در دوران درخشان خودش کسب کرد. 

با تمام این اوصاف، مصدومیت شدید او در نوامبر سال 1999، سبب شد که رونالدو هرگز نتواند از تمام توان خود استفاده کند و شایستگی‌های خود را بیش از پیش به همگان نشان دهد. با وجود اینکه او پس از این مصدومیت هم یک جام‌جهانی و چندین جام در رده باشگاهی را کسب کرد؛ اما هرگز سرعت ترسناک، توان بدنی بالا و دریبل‌های مسحور‌کننده‌ او به حالت قبل از مصدومیتش برنگشت. 

لیونل مسی و کریستیانو رونالدو دوران حرفه‌ای فوق‌العاده‌ای، هم از نظر کیفیت فنی و هم از نظر طول دوران آمادگی، را پشت سر گذاشته‌اند و بسیاری بر این باورند که این دو بازیکن، بهترین بازیکنان تمام ادوار فوتبال هستند؛ اما شاید اگر مصدومیت‌ها دامن‌گیر مریخی نمیشد، می‌توانستیم او را بهترین بازیکن تمام ادوار بدانیم.

7-رومن آبراموویچ تاتنهام را به جای چلسی می‌خرید 

ورود رومن آبراموویچ، مالک سابق و روس تبار باشگاه چلسی، به فوتبال انگلستان باعث تغییرات مثبتی در شیوه باشگاه‌داری در دنیای فوتبال شد که همین موضوع، یکی از دلایل افزایش غیرقابل باور سهام باشگاه‌های لیگ برتر انگلستان است. 

در این بین، چلسی از ورود ثروت فراوان نفتی آبراموویچ به فوتبال انگلستان بیشترین سود را کسب کرده‌است؛ چرا که پس از مالکیت آبراموویچ بر شیر‌های لندن، این تیم در یک دوره 20 ساله موفق، توانسته‌ است که پنج قهرمانی لیگ جزیره و یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به ویترین افتخارات خود اضافه کند. 

اما این داستان ‌می‌توانست متفاوت باشد؛ چرا که در سال 2003 رومن آبراموویچ، پس از مشورت‌هایی بین چلسی و تاتنهام، چلسی را انتخاب کرد. اسون گوران اریکسون، سرمربی سابق تیم ملی انگلستان، نقل می‌کند:

"دست راست رومن آبراموویچ با من تماس گرفت. او (آبراموویچ) قصد داشت که باشگاهی را در لندن خریداری کند. سوال او این بود که چلسی یا تاتنهام؟ از وی پرسیدم که توقع او از باشگاهی که می‌خرد، چه چیزی است؟ دست راست آبراموویچ به من گفت که رومن می‌خواهد پیروز شود. به او گفتم که چلسی را بخر. برای قهرمانی لیگ، تو باید نصف چلسی را تغییر بدهی اما در تاتنهام، کل تیم را."

شاید در صورت خرید تاتنهام توسط آبراموویچ، چلسی هرگز به این اندازه موفق نمی‌شد و تاتنهامی‌ها هم می‌توانستند با سرمایه مالک روس تبار، پس از کسب عنوان قهرمانی لیگ جزیره سال 1961، بار دیگر قهرمانی لیگ برتر انگلستان را کسب کنند و حتی در رقابت‌های باشگاهی اروپا هم به موفقیت‌هایی برسند.