پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

کشورهای عربی در طول ۷۰سال گذشته تاریخ پرفراز و نشیبی با رژیم صهیونیستی داشتند. این فرآیند تاریخی گاهی با جنگ و برخی اوقات همراه با صلح بود و این اواخر نیز با پروژه عادی‌سازی روابط دولت‌های عربی با رژیم فاسد اسرائیل دنبال می‌شد. این پروژه ریشه در خوی سلطه‌‌گری آمریکا بر منطقه غرب آسیا دارد تا با این دستاویز سرپوشی بر غروب قریب الوقوع خود بگذارد.

با نگاهی به شکل‌گیری و استقرار دولت جعلی اسرائیل می‌توان به این نتیجه رسید که به‌رغم فراز و نشیب‌های موجود در روابط اسرائیل و آمریکا در هفت دهه اخیر، آمریکا همچنان مهم‌ترین متحد و پشتیبان رژیم کودک‌کش صهیونیست در سطوح مختلف بوده و این همکاری منافع متقابلی را نصیب آنها کرده است. مدت‌هاست که رژیم صهیونیستی برقراری و تثبیت امنیت خود را به آمریکا گره زده اما افول هژمونی آمریکا سناریوی غیرقابل گریزی است که ماهیت وجودی رژیم غاصب را زیر سؤال برده و به خطر اضمحلال اسرائیل سرعت داده، بنابراین امنیت اسرائیل از سوی عوامل تهدیدزای مختلفی به چالش کشیده می‌شود و ساکنان سرزمین‌های اشغالی همواره بیم رسیدن این روز و تحقق این کابوس را دارند از همین رو آمریکا در راستای تکمیل دشمنی خود با ملت‌های منطقه و ایفای نقش پدرخواندگی اسرائیل با کلید زدن پروژه عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم غاصب صهیونیستی قصد دارد تا این خلأ را پر کرده و با تنفس مصنوعی به تداوم حیات شوم اسرائیل کمک کند. 

به‌رغم پیوستن مصر، اردن، بحرین، امارات  

و مراکش به این توافق‌نامه اما فلسطین دراذهان ملت‌های مسلمان منطقه که مخالف سیاست‌های حاکمان‌شان هستند، سرزمینی اشغال شده است که توسط رژیم صهیونیستی غصب شده و قدس شریف دیر یا زود به فلسطینیان برمی‌گردد و آوارگان به سرزمین مادری خود مراجعت می‌‌کنند. موضوعی که با وقوع عملیات طوفان‌الاقصی در ۷اکتبر رنگ حقیقت گرفت و حالا پس از تداوم جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم مقتدر و مظلوم غزه به محاق رفته و بعید است به این زودی‌ها دوباره در دستور کار قرار گیرد.یکی از اهداف اساسی نتانیاهو برای مشروعیت دادن به حضور منطقه‌ای و تقویت آن این بود که قبح رابطه رسمی با رژیم صهیونیستی را بشکند و از این حربه به‌منظور تقویت موقعیت داخلی خود و رژیم اشغالگر قدس در سطح منطقه استفاده کند.

 

زمینه نفوذ اسرائیل در غرب آسیا

در تابستان ۲۰۱۸ میلادی ۹۲درصد از افکار عمومی جهان عرب، رژیم صهیونیستی را تهدیدی برای امنیت منطقه دانسته و فقط ۳ درصد با این نظر مخالفت کرده و خواستار برقراری رابطه دیپلماتیک با این رژیم جعلی بودند اما باوجود رویگردانی افکار عمومی از اسرائیل تلاش‌های رسانه‌ای غربی معطوف به این شد که زمینه نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا فراهم شود و این‌گونه بود که روند عادی سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی پس از جنگ‌های متوالی بی‌حاصل با صلح مصر و رژیم صهیونیستی آغاز شد. اردن دومین کشوری بود که به فرآیند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی پیوست. صلح مادرید در دهه۱۹۹۰ سکوی پرتابی برای آغاز دیپلماسی مخفی رژیم صهیونیستی بااعراب حاشیه خلیج‌فارس در دو شاخه دیپلماسی تسلیحاتی و دیپلماسی امنیتی بود.

 

دامن آلوده اسرائیل

برقراری همگرایی‌های دیپلماتیک رژیم صهیونیستی و اعراب براساس شکل‌گیری تهدید مشترک به وقوع پیوست و اسرائیل موفق شد تا سران منفعل دولت‌های عربی را متقاعد کند که ایران و محور مقاومت این قدرت را دارند که کشورهای عربی را مهار کنند پس آنها در یک اقدام ساده لوحانه به دامن آلوده اسرائیل که خودش توسط آمریکا اداره می‌شود، پناه بردند تا امنیت پوشالی خود را تضمین کنند. البته همه این اقدامات ریشه در دشمنی و هراس آمریکا از جمهوری اسلامی ایران دارد. واشنگتن در تلاش است با مطرح کردن پروژه عادی سازی، دروازه‌ای را در غرب آسیا ایجاد کرده و به‌زعم خود قدرت ایران و محور مقاومت را کاهش دهد و اجرای نیت‌های سلطه‌جویانه خود را در این منطقه استراتژیک به نیروهای نیابتی‌اش بسپارد. تا از این رهگذر ضمن دستیابی به منافع حداکثری، گامی در جهت کاهش نیروهای سیاسی و اقتصادی خود در غرب آسیا برداشته، موانعی را برای نظم نوین جهانی که به عقیده کارشناسان توسط قدرت‌های آسیایی در حال شکل‌گیری است، ایجاد کند.

 

شکست یک استراتژی

طبق پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته موضوع عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل جزو برنامه‌هایی بود که در دستور کار قرار داشت و ریاض به‌شدت منتظر اجرای این طرح بود تا با اتکا به آن، از رقابت ژئوپلیتیک به سوی نظم ژئواکونومیک حرکت کند تا جایی که در اجلاسیه اخیر گروه ۲۰، از طرح‌ها و روندهای اقتصادی خود در راستای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی رونمایی کرده بود اما وقوع عملیات طوفان‌الاقصی بر همه این معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی سایه انداخت و خط بطلانی بر رؤیای باطل رژیم صهیونیستی مبنی بر صلح با کشورهای عربی منطقه کشید. با مراجعه به تاریخ می‌توان به‌وضوح اثبات کرد که صلح با رژیم کودک‌کش اسرائیل خیالی خام است؛ چراکه ذات این رژیم ضدصلح و غاصب است، علاوه‌بر این مرور معاهدات صلح کشورهایی که برای عادی‌سازی سبقت گرفتند، نشان می‌دهد اتخاذ سیاست سازش و خلع سلاح در مقابل اسرائیل، بر قساوت و جسارت آنها می‌افزاید. چنانچه پیشتر از رویای تسلط بر نیل تا فرات دم زدند.

 

دولت سعودی درگیر افکار عمومی

گزافه نیست که بگوییم توقف میان‌مدت و بلندمدت فرآیند عادی‌سازی مهم‌ترین دستاورد محسوس طوفان‌الاقصی در منطقه است. رژیم غیرقانونی اسرائیل با همراهی آمریکا قصد داشت ضمن عادی‌سازی روابط با عربستان، اوج موفقیت خود در توافقنامه ابراهیم را به نمایش بگذارد. حالا دولت سعودی به دلیل شدت گرفتن جنایت‌های اسرائیل، تصمیم به توقف گفت‌و‌گوهای مرتبط با این پروژه گرفته، زیرا می‌داند حضور در این توافق تاثیر بسیار بدی بر وجهه عربستان در جهان اسلام دارد. عملیات طوفان‌الاقصی و توقف گفت‌و‌گوهای مبتنی بر صلح به صورت غیرمستقیم بر طرح کریدورهند ـ خاورمیانه که از عربستان سعودی، اردن و سرزمین‌های اشغالی می‌گذرد هم اثرگذار است؛ زیرا در حال حاضر حل و فصل موضوعات ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک بر هر مسأله دیگری ارجحیت دارد.

 

ایستاده در مقابل محور عبری ـ غربی

موضعگیـری علیـه محور عبری ـ غربی و حمایت از آرمان فلسطین، یکی از موضوعات اصلی است که همواره در بیانات رهبری به آن اشاره شده است. رهبر معظم انقلاب که پیش از این قمار عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی را باخت نامیده و شرط‌بندی روی اسب بازنده عنوان کرده بودند، در سخنرانی اخیر خود خواستار همگرایی کشورهای اسلامی علیه رژیم خبیث صهیونیستی شده و از آنها خواستند تا از صدور نفت و مواد غذایی به صهیونیست‌ها خودداری کنند. موضوعی که در سخنان سیدحسن نصرا... نیز مورد توجه قرار گرفت و ایشان ضمن انتقاد به حکام عربی، خواستار اقدام جدی آنها برای مقابله با رژیم غاصب، قطع روابط دیپلماتیک و فراخواندن سفرا، توقف صادرات به اسرائیل و کمک به بازگشایی گذرگاه رفح شدند، موضوعی که توجه به آن می‌تواند کمک شایانی به اتخاذ موضع واحد جهان اسلام در قبال مسأله فلسطین باشد و بساط نابودی زودتر از موعد رژیم صهیونیستی را فراهم کند.

 

رویکرد متناقض و ریاکارانه

بنابر قرائن موجود، حدود ۴۰درصد از سبد انرژی مصرفی رژیم صهیونیستی به نفت وابسته است و عمده خوراک پالایشگاه‌های سرزمین‌های اشغالی از طریق نفت وارداتی قزاقستان و آذربایجان ـ که عضو سازمان همکاری‌های اسلامی هستند ـ تامین می‌شود. نیجریه و گابن نیز از دیگر کشور‌هایی هستند که مبادی واردات نفت به اسرائیل را تشکیل می‌دهند از طرف دیگر رسانه‌های صهیونیستی فاش کرده‌اند که موادغذایی، آب معدنی و آب گازدار مورد نیاز سرزمین‌های اشغالی و سوخت هواپیماهای رژیم غاصب از ترکیه تامین می‌شود آن هم در حالی که اردوغان در سخنانش دم از جنون‌آمیز بودن رفتارهای اسرائیل می‌زند و خواستار توقف این جنایات می‌شود. رویکرد متناقض و ریاکارانه برخی از کشورهای اسلامی در قبال جنایت‌های رژیم جعلی، زمینه جسارت و خباثت روزافزون رژیم صهیونیستی را فراهم آورده و مطمئنا تحریم این رژیم، سهم بسزایی در تغییر معادلات و آچمز شدن اشغالگران قدس شریف دارد.

فرشته مسلمی - روزنامه‌نگار

منبع: روزنامه جام جم