کارگزاران می‌خواهد شکل جدیدی از اصلاح‌طلبی را ارائه دهد؛ شکلی که در آن، دیگر شاهد حضور طیف چپ اصلاحات نیستیم.

کارگزاران مشغول هاشمی‌سازی از روحانی برای حذف خاتمی؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گروه سیاست مثلث‌آنلاین: اخیرا سید حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، به نوعی تأیید کرده است که حسن روحانی بدش نمی‌آید جای هاشمی را بگیرد. او گفته است: «روحانی با ظرفیت است. اگر بتواند نقش آقای هاشمی را بر عهده بگیرد، برای کشور مفید خواهد بد البته مرحوم هاشمی نحله فکری مستقلی داشت. گاهی اصلاح‌طلبان متحد وی و گاهی منتقد وی بودند آقای هاشمی هیچ‌وقت رهبر اصلاح‌طلبان نبود».

از سخنان اخیر مرعشی می‌شود به دو نکته دریافت؛ نخست آنکه کارگزاران تمایل دارند، چهره‌ای شبیه هاشمی از روحانی بسازد و البته خود روحانی هم از این شرایط استقبال می‌کند و دوم آنکه در تفاوت روحانی و هاشمی، می‌گوید هاشمی هیچ‌وقت رهبر اصلاح‌طلبان نبود. شاید بشود از این سخن معنای مخالفی برداشت کرد؛ آنکه روحانی می‌خواهد چنین نقشی را هم بازی کند.

حالا چند نکته قابل اشاره است؛ نخست آنکه روحانی در میزان نفوذ سیاسی چه در میان احزاب و جناح‌ها و چه در حاکمیت به هیچ‌وجه با هاشمی قابل مقایسه نیست. هاشمی تا آخر عمر در عین حال که اصلاح‌طلبان را با خود داشت، بخش‌هایی از اصولگرایان را هم در کنار خود نگاه داشته بود؛ در حالی که همه اصولگرایان بدون استثنا روحانی را نفی می‌کنند؛ حتی جامعه روحانیت مبارز که روزگاری خاستگاه روحانی بود. افزون بر این روحانی به هیچ عنوان قدرت رایزنی با حاکمیت را ندارد.

از سوی دیگر هاشمی رفسنجانی می‌دانست در شرایط پیچده چگونه برای خود راه بگشاید اما روحانی هرچه پیش می‌رود جایگاهش در میان همه بدتر می‌شود؛ حتی در میان همان اصلاح‌طلبانی که روزگاری از او حمایت کردند. هاشمی می‌توانست اجماع‌سازی کند؛ مشخصا در سال92 او بود که توانست اصلاح‌طلبان را راضی به حمایت از روحانی کند، اما روحانی هرجا می‌رود، تفرقه است و اکثر اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه راضی به هم‌کاسه‌شدن با او نیستند.

حالا با این اوصاف چرا کارگزاران سازندگی اصرار داشت چهره‌ای شبیه به هاشمی از روحانی ارائه دهد؟ به نظر می‌رسد کارگزاران می‌خواهد شکل جدیدی از اصلاح‌طلبی را ارائه دهد؛ شکلی که در آن، دیگر شاهد حضور طیف چپ اصلاحات نیستیم. به نظر می‌رسد هدف کارگزاران فقط این انتخابات نیست و می‌خواهد با به انزوا راندن طیف چپ، حزب اعتدال و توسعه و نزدیکان روحانی که نزدیکی فکری با خودشان هم دارند را به عنوان اصلاح‌طلبانی تازه به مردم معرفی کند. در این معادله طبیعتا خاتمی نمی‌تواند جایی داشته باشد؛ به دو دلیل نخست آنکه لیدر کارگزاران همواره هاشمی بوده است و آنها هیچ وقت با لیدری خاتمی یکدل نبوده‌اند؛ چنانکه تندترین انتقادها به خاتمی در سال‌های اخیر از سوی کارگزارانی‌ها ارائه شده است. نکته دوم آن است که در غیاب هاشمی آنها حتما بین خاتمی و روحانی، روحانی را انتخاب می‌کنند و سوم که شاید مهم‌تر از دو نکته قبلی باشد آن است که تا خاتمی لیدر اصلاحات است، طیف چپ قدرت دارد و برای کنار زدن آنها لازم است که لیدر اصلاحات هم تغییر کند و در شرایطی که خاتمی هم دیگر حوصله کار سیاسی را ندارد و در مقابل روحانی پای کار است، آنها می‌خواهند لیدری اصلاحات را از خاتمی بگیرند و به روحانی اعطا کنند. اما به نظر می‌رسد مسیر ساده‌ای را در پیش ندارند زیرا در اقلیت عددی به سر می‌برند.