​گابریل کالدرون سرمربی آرژانتیی پرسپولیس در سال 2017 در سمیناری در کویت شرکت کرده و درباره دیدارهای فوتبالی اش و تجربیاتش از فوتبال خاورمیانه صحبت می کند. هشدار کالدرون: در تیم من دریبل نزنید

گابریل کالدرون از زبان گابریل کالدرون
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

گابریل کالدرون آرژانتینی قرار است به زودی به تهران آمده و کارش را با پرسپولیس آغاز کند. او یکی مربیان مطرح فوتبال حاشیه خلیج فارس در حدود پانزده سال گذشته بوده است. البته که قبل از مربیگری هم به واسطه حضور در تیم ملی آرژانتینی دوران طلایی این تیم با دیه گو مارادونا است. این مربی 59 ساله حالا به عنوان گزینه اصلی تیم پرسپولیس و جانشینی برانکو ایوانکوویچ مطرح است و گفته می شد بزودی قرارداد رسمی اش را امضا می کند. او که در سال های مربیگری اش بخش عمده ای را به حضور در تیم های الاتحاد، الهلال و تیم ملی عربستان و همچنین تیم ملی بحرین ، بنی یاس امارات، الوصل ، القطر بوده است در سال 2017 در سیمناری در کشور کویت حضور پیدا کرد و درباره دیدگاه فوتبالی اش صحبت کرد.  او در این جلسه که یک سخنرانی 40 دقیقه ای و مفصل است در ابتدا درباره تیم هایی که در آن ها به سرمربیگری پرداخته حرف زده است. سرمربی احتمالی پرسپولیس در فصل آینده در این سمینار حرف های جالبی درباره حضورش در فوتبال خلیج فارس، تیم ملی آرژانتین، دیه گو مارادونا، مسی و همچنین سبک و روش های مربیگری اش می زند که این حرف ها را در زیر می خوانید:


فوتبال در خاورمیانه چگونه است؟

از زمانی که من در سال 2004  به قاره آسیا و خاورمیانه آمدم همه چیز در این منطقه به سمت پیشرفت حرکت کرده است. البته تفاوت هایی بین کشورها وجود دارد مثلا فوتبال بحرین نیمه حرفه ای است اما امارات و عربستان حرفه ای هستند. من از سال 2004 در خاورمیانه هستم و به نظرم هر سال پیشرفت قابل مشاهده است چه در مورد کیفیت بازیکنان چه در مورد امکانات چه در زمینه داوران و مربیانن و...اما همچنان این روند باید ادامه داشته باشد ؛تکنیکی و  تاکتیکی. انشالله فوتبال همه کشورهای منطقه حرفه ای شود. من در همه کشورهایی که بودم به یک شکل کار کردم و تلاشم با تمرکز روی تغذیه، استراحت و تمرین بازیکنان بوده و سعی در بهبود کار آنها داشتم و به جز تمرینات تکنیکی و تاکتیکی تیم های پایه را هم زیرنظر گرفته بودم. همچنین موضوع روحیه حرفه ای برای من اهمیت زیادی داشت.  ممکن است شما بازیکنان با استعدادی اشته باشید اما برای من به عنوان سرمربی مهمترین نکته روحیه پیروزی است. از نظر من روحیه بازیکنان عربی در دنیا نمونه است. در مورد آرژانتینی ها هم همین نظر را دارم چرا که آن ها روحیه رقابت جویی دارند.  در نهایت کار اصلی من هدایت بازیکنان به سمت تمرین حرفه ای استراحت مناسب شغل من و همه مربیان هدایت بازیکنان به سمت کار کردن و تمرین و استراحت و زندگی حرفه ای باشد. آن ها باید در تمرین خوشحال باشند و سرمربی شان را هم خوشحال کنند.


از بتیس تا اتلتیکو؛ از کالدرون تا سیمئونه


بتیس برای من حکم خانواده را دارد. وقتی کسی از خانواده تان در بیمارستان است کارتان را رها می کنید و به او سر می زنید( آنطور که کالدرون توضیح می دهد بتیس هنوز در آن زمان از اوضاع بحرانی بیرون نیامده و در بیست بازی تنها دو برد کسب کرده و البته دوبار هم دست به تغییر سرمربی زده است.). من برای چهارماه آنجا بودم و به نظرم ماندن در لیگ برتر غیرممکن بود اما فکر می کنم همیشه در فوتبال می شود نشدنی ها را ممکن کرد. چیزی که در بتیس من را متعجب کرد این بود که تیم هیچ رهبری نداشت. ما هیچ جایی برای اشتباهات فردی نداشتیم اما این اتقاق افتاد. همچنین اتفاقات داوری علیه ما بود و تیم به دسته پایین تر سقوط کرد. وقتی درباره رقابت باشگاه های کوچک با بزرگ صحبت می شود مثال من اتلتیکو مادرید است که سال ها با رئال و بارسا رقابت می کند. آن ها البته بودجه خوبی دارند اما کمتر از رئال و بارسا. آن ها بازیکنان خوبی دارند اما آدم فوق العاده تیمشان سرمربی تیمشان است. شما دیه گو سیمئونه را می شناسید. این فقط بازی پول نیست و شما می توانید با بازیکن و مربی خوب رقابت کنید. همه بازی ها برای سیمئونه شبیه آخرین بازی برای او است. فرقی نمی کند رئال مادرید باشد یا یک تیم کوچک، همیشه در حال جنگ است. همیشه امکان جنگ با غول ها وجود دارد سخت است اما امکانش هست.


راز موفقیت مربیان آرژانتینی 

راز و رمز موفقیت و زیبایی فوتبال مربیان آرژانتینی در اروپا چیست و آن ها چه نکته ویژه ای دارند؟چرا تیم های اروپایی ترجیح می دهند با مربیانی چون بیلسا، سیمئونه و ... کار کنند چون آن ها روحیه کاملا متفاوتی دارند؛ آن ها روحیه برد دارند. البته آن ها با روش های مختلفی بازی می کنند اما نقطه مشترکشان تطابق پذیری با لهجه های مختلف وفوتبال در دنیا است. ما آرژانتینی ها در کشورهای مختلفی مربیگری می کنیم و همانطور که می دانید تیم های زیادی را قهرمان کرده ایم. مثلا بیلسا زندگی اش رابه خاطر فوتبال رها کرده و بیست و چهار ساعت کار می کند البته بازیکنان امروز دوست ندارند همه زندگی شان فوتبال باشد.

 


تیم ملی آرژانتین


تصویر مورد علاقه من از تیم ملی آرژانتین تیم جام جهای 1990 است که در آن تیم حضور داشتم. مشکل فعلی تیم ملی آرژانتین از نظر من مسی نیست. این مربی است که باید نهایت بهره برداری را از ظرفیت بازیکنان داشته باشد و همچنین یک تیم بالانس و متعادل درست کند. آرژانتین از چهار مهاجم ، چهار مدافع و دو هافبک استفاده می کند(در جام جهانی 2014) و می بینید که مسی خوب نیست، دی ماریا خوب نیست و ... با این روش نمی شود فوتبال بازی کرد به نظر من این مشکل مربی است نه بازیکنان. امکان ندارد شما امروزه بتوانید با چهار مهاجم بازی کنید چون هیچکس برای دفاع به عقب برنمی گردد. مشکل تیم آرژانتین برای من واضح است، آرژانتین باید با یک مهاجم بازی کند، مسی پشت سراو قرار بگیرد و توان دفاعی نیز به کمک تیم بیاید تا تیم متعادل باشد.
فلسفه گواردیولا
پپ گواردیولا و کارلو آنجلوتی دو مربی هستند که حداکثر عملکرد را از بازیکنان بیرون می کشند. کیفیت بازی تیم های گواردیولا همیشه یکسان بوده چه در بارسلونا، چه مونیخ و چه منچستر سیتی. مثلا آن ها برای به ثمر رساندن یک گل 24 پاس متوالی به هم می دهند و این گواردیولا است؛ پاس، پاس و پاس و بازی سریع. این کیفیت یکسان تیم های گواردیولا است. او از بازیکنان در پست هایی استفاده می کند که حداکثر کارایی را داشته باشند. مربی باید از بازیکنانش در پستی استفاده کند که خود آن بازیکن به آن علاقه داشته باشد و اینطوری زندگی همه بهتر خواهد بود. شما برای این روش از بازی احتیاج به بازیکنانی دارید که بتوانند یک ضرب و دوضرب بازی کنند و از سی متری دروازه حریف، کیفیت پیشروی را داشته باشند.  البته گواردیولا در بایرن و سیتی لیگ قهرمانان را نبرد در حالی که حداقل باید به نیمه نهایی و فینال صعود می کرد با این بازیکنان به نظر من این یک شکست برای او محسوب می شود.


تفاوت پپ و آنجلوتی


آنجلوتی از آن دسته مربیان است که زیاد به بازیکنانش دست نمی زند بر خلاف گواردیولا که در تیمش تغییرات زیادی می دهد. به نظر من بیشترین تلاش گواردیولا در تمرین مربوط به استایل بازی است اما آنجلوتی اینچنین نیست. البته هردو آن ها نتایج خوب زیادی به دست آورده اند. شخصا دوست ندارم طوری بازی کنیم که تماشاگر خوابش ببرد.


راه کنترل مسی و مارادونا


از کالدرون درباره نوع بازی با تیم هایی که فوق ستاره هایی مثل مسی و مارادونا را دارند سوال می شود که او می گوید اصولا باید کل تیم را دید اما بازیکنان ویژه ای مثل مسی و مارادونا استثنا هستند. بعضی مربیان یارگیری نفر به نفر را ترجیح می دهند وبعضی ها یک دیوار دفاعی ایجاد می کنند. البته برای کنترل مارادونا حداقل به دو بازیکن احتیاج داشتید. قوانین فیفا از سال 1990 به بعد به محافظت از فوق ستاره ها بیشتر توجه نشان داده است.


خاطره ای از نیمه نهایی جام جهانی


در نیمه نهایی جام جهانی 90 و بازی برای  ایتالیای میزبان همه شما را تشویق می کردند؟آن بازی در شهر ناپل برگزار می شد برای خیلی از ایتالیایی ها ناپل جزو ایتالیا محسوب نمی شود. قبل از بازی از مارادونا سوال شد که بازی فردا را چطور می بینی؟ او می دانست که در تمام سال ناپل به عنوان یک شهر ایتالیایی به حساب نمی آید اما حالا از این شهر انتظار دارند که حامی تیم ملی باشند. اتفاقی که افتاد این بود که هر دوتیم احساس بازی در خانه را داشتند چرا که ناپلی ها به مارادونا عشق می ورزیدند و این به سود ما بود.

 


دیه گو به عنوان سرمربی؟


مارادونا به عنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین آماده این کار نبود. او درس مربیگری را نخوانده بودو به نظر من اصلا مربی خوبی نبود چون برای شروع یک فعالیت باید آن را بیاموزید. من زمانی که فوتبال بازی می کردم اولین دوره کلاس های مربیگری ام را در سوئیس شروع کردم و راستش در ابتدای کار اصلا متوجه نمی شدم و آنجا فهمیدم هیچ چیزی از مربیگری نمی دانم. نه در آماده سازی ، نه سازماندهی و نه تمرینات و نه هیچ چیز دیگر اما قبل از اینکه به این کلاس ها بروم مثل مارادونا فکر می کردم من بیست سال است فوتبال بازی می کنم چرا نباید سرمربی شوم؟! برای من مارادونا شخصیت قابل احترامی است اما مربی خوبی نیست چون مدارجش را طی نکرده است.البته کسانی هم که کنارش بودند هیچ کمکی به دیه گو نکردند. من سه جام جهانی با او بازی کردم و او اتحاد خوبی در تیم ایجاد می کرد.


مسی یا مارادونا؟


مارادونا قهرمان جام جهانی شده اما مسی نه! در عین حال مسی هیچوقت رهبر بزرگی برای تیم ملی نبوده اما مارادونا بوده است. در این دوره آرژانتین مربی خوبی هم نداشته و من دوست داشتم مسی را با یک مربی بزرگ در تیم ملی آرژانتین ببینم. مقایسه این دو غیرممکن است. در کل باید بگویم مارادونا در دوره خودش بهترین بود و مسی هم در دوره خودش بهترین است. من نمی توانم این دو را با هم مقایسه کنم و نظر خاصی هم در این باره ندارم. فوتبال خیلی تغییر کرده است.


بازیکنان خاورمیانه باید به اروپا بروند


 منطقه خاورمیانه در فوتبال جوان است و باید تجربیات بیشتری کسب کند. آرژانتین هم چهل سال پیش در چنین موقعیتی بود اما بازیکنانی مثل من به اروپا رفتند و پیشرفت کردیم.این چیزی نبود که آن را در آرژانتین به دست بیاورند. بازیکنان عربی شخصیت و کیفیت خوبی دارند اماباید به اروپا بروند که به این موضوع زیاد خوشبین نیستم چون اینجا پول خوبی می دهند و مالیاتی هم در کار نیست. همچنین آن ها کنار خانواده هایشان هستند چون در اینجا روحیه خوبی دارند اما مشکل در خواب و تغذیه است. این چیزی است که باید آن را از کودکی اصلاح کرد.


در تیم من دریبل نزنید


فلسفه من ایجاد یک دژ دفاعی قدرتمند است و همه باید در ساختن آن مشارکت کنند و در حمله علاقمند به بازی زیبا هستم. از بازیکنانی که به فکر نمایش فردی هستند خوشم نمی آید،فابیو لیما بیست ساله بود که به الوصل آمده بود و مدام همه را دریبل می کرد به او گفتم ساده تر بازی کن. دریبل زدن مال تو است نه برای تیم! و مردم تشویقت می کنند اما ممکن است در ضدحمله گل بخوریم. او بازیکن باهوشی بود و به دریبل زدن خاتمه داد و همانطوری بازی کرد که من می خواستم. برای من بازی تیمی مهمتر است.

شش نفر حمله، یازده نفر دفاع


در الهلال با روش 1-3-2-4 قهرمان شدم اما ممکن است در تیم بعدی با روش دیگری بازی کنم؛ مثلا 3-3-4 . من دوست دارم با شش بازیکن حمله کنم و با یازده بازیکن دفاع کنم. آنالیز برای من خیلی مهم است و تیم فنی من همیشه مشغول کار روی حریفانمان هستند و من باید پنج، شش بازی آخر رقیبمان را ببینیم. امروزه تلویزیون به فوتبال کمک زیادی می کند وهمه چیز را برای مربیان آسان تر می کند.


مربی مورد علاقه


در آرژانتین همه با بیلاردو و منوتی مقایسه می شوند این دو با آرژانتین قهرمان جهان شدند. بیلاردو شبیه سیمئونه بود و منوتی شبیه گواردیولا. من با هر دو مربی کار کردم و تفاوت چندانی برایم ندارد؛ بیلاردو را در دفاع دوست دارم و منوتی را در فلسفه هجومی همانطور که سیمئونه و گواردیولا برای من یک مرتبه دارد و هر دو را دوست دارم.


کالدرون و برخورد با ستاره ها


در ساختن تیم هیچ تضمینی برای بازیکن بهتر وجود ندارد. تمام تمرکز من روی ساختن تیم است. برای بازیکنان بهتر امتیاز ویژه ای در تاکتیک و تمرین و استراحت وجود ندارد. وقتی به تیم ملی عربستان رفتم اوضاع برایم ساده نبود و من آدم معروفی نبودم و بازیکنان می گفتند این دیگر کیست؟ روزنامه نگارها هم من را تحویل نمی گرفتند. بازیکنان زیادی را حذف کردم وبازیکنان جوانی را به تیم اضافه کردم. من در عربستان محمدنور را از تیم بیرون کردم. می دانستم او بازیکن خوبی است. احمق هم نبودم! اما او احترام نمی گذاشت و حذف شد. بعدا با نور در الاتحاد قهرمان عربستان شدیم و به فینال آسیا رفتیم و نور بهترین بازیکن ما بود. من به بازیکنان احترام می گذارم اما دوست دارم به آن ها فشار وارد کنم.


با بازیکن قلمبه سلمبه حرف نزنید


مربیان اروپایی زیادی به منطقه خاورمیانه آمدند وعقیده دارند سطح تاکتیکی بازیکنان در اینجا پایین است ، این اشتباهی نیست که من انجامش بدهم و به این دلیل در اینجا نتایج خوبی گرفتم که تاکتیک را با زبان ساده توضیح می دهم. خیلی از مواقع مربیان چیزهایی می گویند که بازیکنان متوجه نمی شوند. این مشکل بازیکن نیست و مربی مقصر است. کالدرون آدم ساده ای است و همیشه از نظر تاکتیکی تیمش عالی خواهد بود. البته اگر کسی احترام نگذارد از تیم کنارخواهد رفت. روش کار من تمرین ، آنالیز ویدئویی و ساده سازی است و همچنین در مکالمه و ارتباط دنبال ساده ترین روش ها هستم. اگر مربی حرف های گنده بزند بازیکن خوابش می برد و حرف ها را گوش نمی دهد.

 

مشکل خاصی در انتقال مفاهیم تاکتیکی درعربستان داشتید؟ اگر بازیکن از هوش لازم برخوردار نباشد و فاقد شخصیت مناسب باشد از مربی هیچ کاری برنمی آید. من در بتیس همه تلاشم را کردم اما روحیه لازم برای جذب حرف های من وجود نداشت و تیم به لیگ پایین سقوط کرد.

 


بازیکنان باید از تمرین من لذت ببرند


 روش کار من در تمرینات این است که بازیکن خوشحال باشد در تیم ملی آرژانتین در هر جلسه تمرینی یک و نیم تا دوساعت تمرین می کردیم. بازیکنان بعد از یکساعت کورنومتر را نگاه کرده و می گفتند واقعا یک ساعت است تمرین می کنیم؟  آن ها دوست نداشتند تمرین را قطع کنند چون در تمرین به آن ها خوش می گذشت و با این روش نتیجه هم همواره به بار خواهد آمد. من فوتبال بازی کردم و می دانم چه تمرینی را انتخاب کنم که بازیکنان از انجام دادنش خوشحال بشوند.


مسی یا رونالدو


مسی یا رونالدو؟ برای من مسی اول و رونالدو نفر دوم است. رونالدو فقط گل می زند اما مسی پاس گل های فوق العاده ای هم می دهد. مسی اگر گل نزند پاسش را می دهد ولی رونالدو فقط گل ، گل و گل...


تاکتیک های سخت و ساده


یکی از حاضران از کالدرون درباره این حرف ریبری سوال می کند که فوتبال بازی ساده ای است که گواردیولا آن را سخت کرده است؟ کالدرون جواب می دهد زمانی که منوتی سرمربی تیم ملی آرژانتین بود ما با همین شیوه بازی می کردیم و به نظر من ساده ترین شکل فوتبال همین است. او زمین را منطقه بندی می کرد و اعتقاد عجیبی به سازماندهی داشت اما در سی متر پایانی موضوع تعیین کننده کیفیت بازیکن بود. گواردیولا هرگز مربی من نبوده اما فکر می کنم به همین شکل بازی می کند. البته اگر تیمی شما را بلاک کرد باید روش های زیادی را امتحان کنید. یک تیم باید به سمت یک مسیر مشخص سازماندهی شده باشد.


تصمیمات اشتباهی که گرفته ام


رفتن به بتیس برای من خوب نبود چون به دسته پایین تر سقوط کردیم اما در آن زمان من به این موضوع فکر نمی کردم همانطور هم که گفتم اگر خانواده ام برای درمان به بیمارستان بروند من هم می روم و برای آن ها خواهم مرد. همین حالا بن یاس برای بازگشت دوبار با من تماس گرفته اما من به آن ها پاسخ منفی دادم. بنی یاس کالدرون را بعد از نتایج خوب بیرون کرد و من هرگز به آنجا برنخواهم گشت.
بهترین تیمی که سرمربی اش بودم.


الاتحاد بهترین تیمی است که در آن مربیگری کرده ام. ما 25 بازیکن داشتیم که از این جمع حداقل یازده نفرشان قدرت رهبری داشتند. به صورت طبیعی شما احتیاج به دو سه رهبر دارید اما آنجا یازده بازیکن این خصوصیت را داشتند. تیم ملی عربستان هم تجربه خوبی بود.

منبع/" ورزش سه"