انتشار کتاب «آتش و خشم» نوشته مایکل وولف که به بررسی ابعاد خصوصی و پنهان زندگی شخصی و سیاسی دونالد‌ ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا پرداخته ‌منجر به ایجاد مشکلاتی برای‌ ترامپ شده است. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با مثلث به بررسی ابعاد این کتاب پرداخته و می‌گوید: «در بخشی از کتاب آمده دونالد‌ ترامپ اصلا باور نداشته که به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شود و وقتی که خبر می‌آید در انتخابات پیروز شده به عبارت کسانی که کنارش بودند انگار روح دیده و ملانیا نیز این موضوع را باور نمی‌کرده است.»ابوالفتح با اشاره به اینکه برخی قسمت‌های کتاب مستند است و با ذکر نام افراد موضوعات نقل شده و برخی قسمت‌های دیگر بدون ذکر نام، موضوعی را روایت کرده است، می‌گوید که این مساله تاحدودی اعتبار کتاب را زیر سوال برده و بیانگر آن است که کتاب خیلی مستند نیست.

عناصر ضدایرانی کاخ‌سفید
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

چرا کتاب آتش و خشم تا بدین حد با استقبال مردم آمریکا و حتی مردم دیگر کشورهای جهان مواجه شده و بازتاب داشته است؟

   کتاب مورد نظر، پشت پرده ۹ ماه ریاست‌جمهوری دونالد‌ ترامپ را تشریح می‌کند و نویسنده در آن، چگونگی انتصاب دونالد‌ ترامپ به سمت رئیس‌جمهور آمریکا را روایت کرده است.

این کتاب، نخستین کتاب در مورد روایت داخلی از نحوه پیروزی دونالد‌ ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکاست و پیش از انتشار این کتاب اطلاع‌رسانی شده بود که این نویسنده به کاخ سفید رفته و  با تعداد زیادی از مشاوران و نزدیکان ‌ ترامپ مصاحبه کرده است. وقتی بخش‌هایی از کتاب فاش شد، مشخص شد که کتاب انتقادی است و نکات خیلی خاصی از زبان اشخاصی چون استیو بنن در خصوص وضعیت کاخ سفید،‌ ترامپ و نزدیکانش بیان شده است.

مساله دیگر واکنش کاخ سفید به انتشار این موضوعات است؛ کاخ سفید حملات تندی علیه این کتاب داشت، حتی وکلای‌ ترامپ تلاش کردند ‌مانع انتشار این کتاب شوند و درخواست کردند که بخش‌هایی از کتاب منتشر نشود. اما شاهد بودیم که ناشر با آنها لجبازی کرد و حتی چند روز زودتر از موعد گفته شد کتاب را منتشر کرد. همین مساله باعث ایجاد جنجال و جلب توجهات نسبت به کتاب شد. چراکه بسیاری مایل بودند بدانند‌ ترامپ با این ویژگی‌ها و شخصیتی که دارد به چه صورت به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شده است و نزدیکانش راجع به او چه فکری می‌کنند. تمام این موارد و مسائل دست به دست هم داد تا اقبال عمومی نسبت به کتاب افزایش پیدا کند؛ البته طبیعی هم بود که کتابی با این ویژگی‌‌ها که واکنش‌های تند کاخ سفید را به‌دنبال داشته، مورد استقبال قرار بگیرد. باید توجه داشت که کتاب آتش و خشم نه تنها داخل آمریکا که در خارج از این کشور نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت.

مهمترین نکاتی که در این کتاب ذکر شده و باعث شده که رئیس‌جمهوری آمریکا زیر سوال برود، از نظر شما چه نکاتی است؟

   چند نکته خاص در این کتاب مطرح شده که بیشتر آنها از زبان استیو بنن، استراتژیست ارشد و مشاور پیشین‌ ترامپ است. بنن مدعی است که او باعث شده‌ ترامپ، رئیس‌جمهور شود. در هفته‌های نخست بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری در ایالات‌متحده آمریکا، می‌گفتند که رئیس‌جمهور واقعی آمریکا بنن است. باید توجه داشت که سمت استراتژیست ارشد رئیس‌جمهور برای استیو بنن خلق شد و پیش از آن اصلا چنین سمتی در کاخ سفید وجود نداشت. در جریان تدوین کتاب اختلافاتی میان حامیان‌ ترامپ ایجاد و آنها به دو گروه تقسیم شدند؛ یک گروه شامل افرادی چون استیو بنن و استفان میلر بودند و گروه دیگر شامل دختر و داماد‌ ترامپ می‌شد. بنابراین دعواها و اختلافاتی که پیش آمد منجر به آن شد که بنن انتقاداتی را نسبت به‌ ترامپ آغاز کند. به‌عنوان مثال نویسنده از زبان بنن نوشته است که پسر ارشد‌ ترامپ با وکیل روس در برج‌ ترامپ دیدار کرده و این دیدار با هدف آن بود که اطلاعات محرمانه‌ای از هیلاری کلینتون به دست بیاورد. بنن این اقدام را خائنانه خواند که اتهام خیلی بزرگی نسبت به پسر رئیس جمهور محسوب می‌شود. همچنین در کتاب از احتمال دیدار‌ ترامپ با این وکیل نیز صحبت شده است. روس‌ها به‌ ترامپ اطلاع داده بودند که اطلاعات محرمانه‌ای از کلینتون دارند که می‌تواند در انتخابات تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر انتقادات تندی که نسبت به دختر و داماد رئیس‌جمهور در کتاب ذکر شده نیز بسیار جنجالی بود. در این کتاب ذکر شده که مقصر اغلب اشتباهات در دولت آمریکا این دو نفر هستند و عبارت جاوانکا (تلفیقی از نام ایوانکا و جرارد) را برای آنها به‌کار برده است.

در مورد یکسری روابط غیراخلاقی دونالد‌ ترامپ پیش از آنکه رئیس‌جمهور شود نیز در این کتاب بحث شده و گفته شده که او با همسران برخی از دوستانش روابط غیراخلاقی داشته است. از سوی دیگر دعواهای زن و شوهری‌ ترامپ و ملانیا نیز بخشی از اطلاعات فاش شده در این کتاب است. ظاهرا در روز مراسم تحلیف نیز این دو نفر با هم در حال دعوا بوده‌اند. نکته جالب دیگر اینکه گفته می‌شود دونالد‌ ترامپ اصلا باور نداشته که به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شود و وقتی که خبر می‌آید در انتخابات پیروز شده به‌‌عبارت کسانی که کنارش بودند انگار روح دیده و ملانیا نیز این موضوع را باور نمی‌کرده است.

غیر از مسائل داخلی و مربوط به شخص‌ ترامپ و کاخ سفید چه اطلاعات مهم دیگری در کتاب ذکر شده است؟

   در خصوص مسائل غیرداخلی در کتاب آمده که‌ ترامپ گفته آنها محمدبن‌سلمان را برای ولیعهدی گماشته‌اند و او آدم آمریکاست. به روابط نزدیک خانواده‌ ترامپ با ولیعهد کنونی عربستان نیز اشاره شده است.

راجع به نگاه‌ ترامپ و تیم وی به ایران چه مسائلی مطرح شده است؟

   در کتاب آتش و خشم راجع به رابطه‌ ترامپ و ایران تاکید شده است که ضدیت رئیس‌جمهور آمریکا با ایران تحت تاثیر سه نفر شامل جرارد کوشنر، مایکل فلین اولین مشاور امنیت‌ملی‌اش و استیو بنن است.

در کتاب آمده است که اظهارات خصمانه‌ ترامپ در خصوص ایران، نمایانگر سیاست خارجی وی در قبال ایران است. مایکل فلین، اولین مشاور امنیت ملی‌ ترامپ که در اولین روزهای کاری خود مجبور به استعفا شد، این باور را به‌ ترامپ باورانده که «ایران آدم بد منطقه است.»

برداشت حلقه اطرافیان‌ ترامپ این است که خاورمیانه فقط چهار بازیگر واقعی دارد: مصر، اسرائیل، عربستان و ایران. تصور تیم‌ ترامپ این بوده است که سه بازیگر اول علیه ایران متحد خواهند شد و امید داشته‌اند که مصر و عربستان سعودی کار علیه منافع آمریکا انجام ندهند. بنابراین این ملغمه افکار تیم‌ ترامپ در خصوص خاورمیانه به ویژه ایران تحت تاثیر سه عامل بوده است: انزواطلبی بنن، ضدایران بودن فلین و تلاش کوشنر برای حرف‌شنوی از کیسینجر.

اطلاعاتی که در این کتاب به نقل از نزدیکان‌ ترامپ افشا شده تا چه اندازه معتبر است و می‌توان روی آنها حساب کرد؟

   در برخی از قسمت‌های کتاب، نقل قول از سوی افراد است و مایکل وولف نوشته که این قسمت‌ها به نقل از بنن،‌ ترامپ،‌ ایوانکا یا مشاوران رئیس‌جمهور است. اما در برخی از قسمت‌ها نامی‌ ذکر نشده و فقط نوشته مشاور یا یکی از نزدیکان‌ ترامپ. شاید این مساله تاحدودی اعتبار کتاب را زیر سوال ببرد و بیانگر آن باشد که کتاب خیلی مستند نیست. گفته می‌شود این کتاب بیشتر روایت ژورنالیستی است تا یک کتاب تحقیقاتی بر مبنای اسناد و مدارک معتبر. حال اینکه روایت افرادی که اقدامات غیراخلاقی‌ ترامپ را توضیح داده‌اند، صحیح است یا خیر مشخص نیست. از این رو نیز دونالد‌ ترامپ به راحتی بسیاری از مسائلی که در کتاب مطرح شده را تکذیب کرد.

در این میان حرف حامیان‌ ترامپ یک چیز است و حرف حامیان نویسنده چیز دیگر. حامیان‌ ترامپ اعلام کرده‌اند که این کتاب معتبر نیست و بیشتر فضاسازی و برمبنای دشمنی و خصومت با‌ ترامپ تنظیم شده است.

به نظر شما کتاب آتش و خشم تا چه حد در موقعیت‌ ترامپ تاثیرگذار بوده و ممکن است چه مشکلاتی برای او ایجاد کند؟

   خود مایکل وولف معتقد است که این کتاب به‌ویژه مسائل مربوط به پرونده روسیه در نهایت منجر به سرنگونی‌ ترامپ خواهد شد.

 اما به‌طور کلی از دو جنبه این کتاب‌ ترامپ را تحت فشار قرار خواهد داد؛ نخست بحث برسر این است که آیا روابط پنهانی میان تیم انتخاباتی‌ ترامپ و روسیه وجود داشته یا خیر؟ در این کتاب بر روابط پنهانی با روس‌ها تاکید شده است، نویسنده به نقل از بنن این روابط را خائنانه توصیف می‌کند و معتقد است در همان زمان پسر بزرگ‌ ترامپ باید به اف‌بی‌آی اطلاع می‌داده که روس‌ها چه نیتی دارند. اگر روی این مساله خیلی مانور بدهند ممکن است بحث استیضاح‌ ترامپ مطرح شود‌، چرا‌که این موضوع می‌تواند به‌عنوان شاهدی از دروغگویی‌ ترامپ و تلاش وی برای انحراف حقیقت و جلوگیری از وظایف کنگره قلمداد شود. بخش دیگری که در این کتاب خیلی مورد اهمیت قرار گرفته این است که نویسنده مدعی شده صددرصد نزدیکان‌ ترامپ و کسانی که با او در کمپین انتخاباتی و کاخ سفید کار کرده‌اند معتقدند که دونالد‌ ترامپ یک کودک است که قادر به تصمیم‌گیری نیست. درواقع نویسنده با این نقل‌قول‌ها صلاحیت‌ ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور را زیر سوال برده است. اگر به این مباحث بخواهند بپردازند بحث متمم 25 قانون اساسی آمریکا مبنی‌بر اینکه رئیس‌جمهور فاقد صلاحیت است، مطرح می‌شود که یک مکانیزم

بسیار پیچیده دارد.

همچنین باید توجه داشت که در مورد روسیه این کتاب نمی‌تواند خیلی کمک کند و تحقیقات رابرت مولر به‌عنوان بازرس ویژه می‌تواند گره از این ماجرا باز کند‌، چرا‌که این ادعاها خیلی قوی نیست که بتوان بر آنها تکیه کرد و گفت که اینها نشانه‌های دقیقی است مبنی‌بر اینکه‌ ترامپ فاقد صلاحیت و وجاهت برای اداره قانونی کشور است.

در نهایت لطفا کمی بیشتر راجع به مکانیزم عزل‌ ترامپ توضیح می‌دهید؟

   همانطور که اشاره شد، بحث عزل دونالد‌ ترامپ از مقام ریاست‌جمهوری ایالات متحده به دلیل فقدان تعادل روانی و توسل به متمم بیست و پنجم قانون‌اساسی آمریکا در پی چاپ کتاب آتش‌و‌خشم مطرح شده است.

در متمم بیست‌و‌پنجم آمده است: «هرگاه معاون رئیس‌جمهوری و اکثریتی متشکل از مقامات اصلی دستگاه‌های اجرایی یا هر مرجع دیگری که کنگره می‌تواند به موجب قانون پیش‌بینی کند، طی اعلامیه‌ای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهند که رئیس‌جمهوری توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاست‌جمهوری را ندارد، معاون رئیس‌جمهوری بی‌درنگ به‌عنوان کفیل ریاست‌جمهوری اختیارات و وظایف فوق را به عهده می‌گیرد.»

از آن پس در صورتی که رئیس‌جمهوری با اعلامیه‌ای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهد که ناتوانی وی رفع شده است، می‌تواند اعمال اختیارات و انجام وظایف ریاست‌جمهوری را دوباره عهده‌دار شود، مگر اینکه معاون رئیس‌جمهوری و اکثریتی متشکل از مقامات اصلی بخش‌های اجرایی، یا مراجع دیگری که کنگره می‌‌تواند از طریق قانون پیش‌‌بینی کند، ظرف چهار روز طی اعلامیه‌‌ای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهند که رئیس‌جمهوری توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاست‌جمهوری را ندارد. در این صورت، چنانچه کنگره جلسه رسمی نداشته باشد، ظرف ‌48ساعت تشکیل جلسه خواهد داد و در این مورد تصمیم‌گیری می‌کند. چنانچه کنگره ظرف ‌21روز پس از دریافت اعلامیه کتبی اخیر، یا در صورتی که جلسه رسمی نداشته باشد، ظرف ‌21روز پس از اینکه از کنگره خواسته می‌شود، تشکیل جلسه دهد و با دو سوم آرای هر دو مجلس تشخیص دهد که رئیس‌جمهوری توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاست‌جمهوری را ندارد، معاون رئیس‌جمهوری به‌عنوان کفیل وی انجام همان وظایف را به عهده می‌گیرد. در غیر این صورت رئیس‌جمهوری اختیارات و وظایف خود را دوباره برعهده می‌گیرد.

با‌توجه به نص قانون اساسی، برکناری دونالد‌ ترامپ به دلیل آنکه 1‌– همراهی مایک پنس، معاون رئیس‌جمهوری 2‌‌– اکثریت اعضای کابینه 3 – اکثریت دو سوم هر دو مجلس نمایندگان و سنا را دارد، خیلی محتمل نیست. باتوجه به حمایت قاطع معاون رئیس‌جمهوری و اعضای کابینه از شخص رئیس‌جمهوری و همچنین تسلط جمهوریخواهان بر هر دو بازوی کنگره، احتمال توسل به متمم بیست و پنجم قانون اساسی برای عزل دونالد‌ ترامپ از مقام ریاست‌جمهوری بسیار دور از انتظار

 خواهد بود.

خطر جدی‌تر، توسل به فرآیند استیضاح در پرونده دخالت روسیه در انتخابات 2016 آمریکا، موسوم به پرونده «روسیه –‌ ترامپ» است؛ به‌ویژه اگر در انتخابات سال جاری، دموکرات‌ها یکی یا هر دو مجلس کنگره را به کنترل درآورند.