ایرنا- روزنامه ایران در یادداشتی آورد: ادعای به کار انداختن ســـازوکــــار ماشـــه در بازگرداندن قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت در حالی که امریکا عضویت خود در برجام را خاتمه داده، استفاده از آخرین حربه فشار حداکثری امریــکا به ایـــران بود؛ ادعایی که با مخالفت سرسختانه همه اعضای مشارکت‌کننده در برجام، از همان ابتدا درهم شکست.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری با درج یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: هرچند هدف اولیه امریکا بازگرداندن تحریم‌های تسلیحاتی ایران اعمال شده در قطعنامه ۱۷۴۷ در پی ناکامی فضاحت بار امریکا در تمدید تحریم‌های تسلیحاتی بود اما در واقع به طور گسترده‌تری شامل یک تهاجم تمام عیار به آن دسته از قطعنامه‌های شورای امنیت است که منافع امریکا را تأمین نمی‌کنند. فراتر از آن، تلاشی برای بی اعتبار کردن سازمان ملل متحد و ضمانت اجرایی مصوبات و قطعنامه‌های آن به منزله مهم‌ترین نماد چندجانبه‌گرایی است. اشتباهات پیاپی امریکا در منزوی کردن خود نباید موجب فراموش کردن توانایی حقوقی برجام حتی در هنگامی شود که به دلیل تخطی امریکا از آن و کاهش تعهدات ایران، تقریباً از کار افتاده است.

ایالات متحده از چندین توافق بین المللی از جمله پیمان منع موشک‌های میانبرد با روسیه، پیمان مشارکت فراپاسیفیک، معاهده تغییرات آب و هوایی پاریس، شورای حقوق بشر و پیمان آسمان‌های باز خارج شده اما هیچکدام از آنها نتوانسته‌اند به همبستگی قدرت‌های بزرگ در برابر یکجانبه‌گرایی امریکا منجر شوند. برجام نه تنها به خاطر اهمیت آن بلکه به دلیل تضامین و ظرافت‌های مذاکره شده از این توانایی برخوردار است. برجام تجربه بی‌نظیری در اثبات این واقعیت بود که توافق‌های چندجانبه با توزیع منافع متوازن، استعداد بیشتری در توزیع هزینه‌ها نیز دارد. برداشتن آخرین گام عملی دولت ترامپ برای از میان بردن برجام و وادار کردن ایران به قرارداد تسلیم در برابر امریکا، وعده افتادن در سراشیب بی‌اعتباری سیاست فشار حداکثری را هم به همراه دارد. از امروز می‌توانیم مطمئن باشیم که ایالات متحده هیچ ابزار دیگری جز تکرار تحریم‌های نمادین برای تحت فشار گذاشتن ایران ندارد و همانطور که پیش‌بینی می‌شد، جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن مقاومت، خویشتنداری و تعامل با بازیگران بین‌المللی موفق به پشت سر گذاشتن تجربه‌ای شده که هیچ کشور دیگری به خود ندیده است. احتمالاً همین چشم‌انداز بوده که دولت ترامپ را وادار کرده، استراتژی سرزمین‌های سوخته را به منظور نابودی هر آن چیزی که به توافق هسته‌ای با ایران مربوط می‌شود در پیش بگیرد؛ به این امید که اثری از برجام برای بازگشت دولت آینده امریکا باقی نماند.

چرا باید ایران چنین فشاری را حتی وقتی امریکا ممکن است فراتر از مقررات شورای امنیت سازمان ملل، اجرای تحریم‌های پیشین را بطور یکجانبه پیگیری کند، همچنان تحمل کرده و از خروج کامل از برجام خودداری کند؟ اثبات توانایی ایران برای مقاومت و جلب همراهی بین‌المللی، منزلت ایران را در مذاکراتی که شاید در آینده در پیش داشته باشیم، ارتقا می‌دهد و کارت‌های بازی ایران را متنوع‌تر می‌کند. ما تاکنون نشان داده‌ایم که فشار سیاسی و اقتصادی به هر میزانی که باشد، قادر به از پا انداختن ایران نیست. همینطور ثابت کردیم که ایران قادر است که تلاش برای منزوی کردن خود را مهار کند. مجاب کردن یک قدرت منطقه‌ای که همزمان دارای ویژگی‌های تهاجمی و تدافعی چشمگیری باشد مستلزم سپردن امتیازهایی به همان اندازه چشمگیر و رضایتبخش نیز هست. این البته بدان معنا نیست که امریکا نمی‌تواند با تغییر دولت و سیاست‌های آینده، بخشی از روند انزوای خود را معکوس کرده و یا کشورهایی که در این مدت همراهی بیشتری با ایران داشتند، یکبار دیگر در کنار امریکا در تعقیب اهداف مشترک خود قرار نگیرند.

در آن شرایط، متقاعد کردن دیگران به همسویی با ما به اندازه امروز آسان و بی دردسر نخواهد بود. اما نگرش آنها به ایران پس از پشت سر گذاشتن تجربه فشار حداکثری در مقایسه با پیش از آن متفاوت است؛ همانطور که تصویر ایران قبل و بعد از مقاومت شگفت‌آور در دفاع مقدس متفاوت بود. آنچه ما در جریان ایستادگی در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی این دوران به منزله دستاوردی ملی به دست آورده‌ایم باید سرمایه‌ای تلقی شود که در گفت‌وگوهای سیاسی آینده بتوانیم از آن برای تثبیت دارایی‌های استراتژیک ایران بهره بگیریم. نبرد دیپلماتیک با امریکا هنوز به پایان راه نرسیده اما آخرین پرده این نمایش در دولت ترامپ که با خامدستی وزیر امور خارجه آن به رسوایی بزرگ دیگری نزدیک می‌شود، حکایت از اعتراف به ناامیدی و بی ثمری سیاستی دارد که در نزدیک به چهار سال گذشته، اعتبار امریکا را به پایین‌تر حد خود رسانده است. اکنون زمان اندیشیدن به فصل تازه‌ای از رقابت ژئوپولیتیکی ایران و امریکا در وضعیتی است که ایران دست برتر را دارد.